| پیام |
نویسنده |
amin123
Quoting: amin123 دستت درد نكنه داداشي
ممنون از لطفت
|
pussy_lover
اعضا
|
|
|
تاريخچه هواشناسي جهان
بشر از ابتداي خلقت به علت تماس با طبيعت و مشاهده عيني پديده هاي جوي مانند رعد و برق ، طوفان ،سيل ، خشكسالي ، سرما و گرماي كشنده به وضع هوا توجه داشته است .چهار قرن قبل از ميلاد ارسطو در مورد هواشناسي مقاله اي مستقل تحرير كرد . در كشور هاي عربي و اسلامي ، مسلمانان اولين كساني بودند كه به علم هواشناسي آشنايي پيدا كرده و به دنبال مطالعه و تدبر در آن رفتند و مقالات و كتابهايي نيز در اين زمينه تدوين و ارانه كردند .
اولين ثبت مدون و اصولي اطلاعات هواشناسي بصورت روزانه توسط ويليام فرل در اوايل قرن چهاردهم در انگلستان شروع شد كه مدت هفت ماه بطور منظم ادامه يافت . گفته مي شود در قرن شانزدهم به علت طوفاني بودن دريا ، كشتيهاي ناپلئون بناپارت دچار سوانح جدي شدند كه ناپلئون ، لاوازيه را مامور بررسي و ايجاد اولين ايستگاه هواشناسي نمود . باگسترش حمل و نقل هاي دريايي نيازبه اطلاعات جوي مثل باد و فشار هوا و 0000 بيشتر احساس ميشود و همچنين با ساخت ترمومتر توسط سانتاريو در سال 1600 ميلادي كه البته طرح ابتدايي آنرا گاليله ريخته بود و ساخت باران سنج توسط كاستلي ، فشار سنج توسط تريجلي ( كه از شاگردان سانتاريو )بود و ساخت رطوبت سنج در همين ايام تكميل و استاندارد ادوات هواشناسي شروع شد . در چنين شرايطي اولين شبكه ايستگاههاي ديده باني هواشناسي با ادوات معمولي و اوليه فرديناند دوم در سال 1653 تاسيس شد . آكادمي وي هفت ايستگاه هواشناسي در شمال ايتاليا و چهار ايستگاه خارج از ايتاليا تاسيس نمود جامعه هواشناسي مانهايم در سال 1780 بوجود آمد و شبكه ايستگاههــاي ديده باني با سي و نه ايستگاه شروع بكار نمود كه 14 ايستگاه آن در آلمان و بقيه در كشورهاي ديگر تاسيس شد . در كليه ايستگاههاي فوق ادوات يكسان و استاندارد شده مثل فشارسنج ، بادسنج و باران سنج نصب شده بود .
فعاليتهاي هواشناسي بعنوان يك علم جديد از اوايل قرن نوزدهم شروع شد . اولين نقشه هاي هواشناسي را دانشمنداني مانند لامارك ، ابراند و لايپزيك در سال 1820 ارائه دادند كه اين نقشه ها بر اساس اطلاعات و آمار هواشناسي كه از مانهايم جمع آوري شده ترسيم گرديد . در سال 1822 نقشه هاي طوفانهاي اروپا ترسيم شد و ردفيلداز نيربوگ نقشه هاي مربوط به طوفانهاي هاريكن را ترسيم كرد و جهت حركت و چرخش آنها را روي نقشه هاي هواشناسي نشان داد . بعدها دانشمندان ديگر مثل شپارد ، مشخصات نمونه هاي باد و فشار را روي نقشه هاي هواشناسي بصورت سيكلون و انتي سيكلون و قوانين مربوط به توسعه و از بين رفتن آنها را نشان دادند . با اختراع تلگراف توسط ساموئل مورس در سال 1843 امكان مخابره سريع اطلاعات ديده باني شده فراهم آمد و بدينوسيله اعلام خطر و پيش بيني وقوع طوفان امكانپذير شد . اولين نقشه هاي هواشناسي با اطلاعات بلادرنگ و تلگرافي در ادارات هواشناسي واشنگتن و فرانسه تهيه و ارائه گرديد توسعه علم و تكنولوژي در اروپاي غربي و نياز بازار جهاني به حمل و نقل كه براساس پيش بيني هاي جوي انجام ميشود . گسترش شبكه هاي هواشناسي را بهمراه داشت .
زيرا كشتي هاي بازرگاني و ماهيگيري متعلق به شركتهاي حمل و نقل اروپايي كه در آتلانتيك شمالي و درياي بالتيك و نروژ رفت و آمد داشتند در اثر طوفانهاي شديد و مخصوصا“ مه غليظ فصلي شمال اروپا دچار سانحه مي گرديدند . بالاخره به علت زيانهاي مكرر در سال 1853 ميلادي در كمسيون مشتركي از نمايندگان كشورهاي اروپايي در شهر بروكسل تشكيل و شالوده يك برنامه صحيح بين المللـــي براي ديده باني جو را فراهم نمودند در اين كنفرانس مسائل هواشناسي دريايي مورد بحث قرار گرفت و روشهاي استاندارد و بين المللي ديده باني در كشتي و آموزشهاي مورد نياز تدوين شد ، نظر به اينكـــــه هوا و پديده هاي جوي ساكن نبوده ، رويدادهاي جوي به سرعت از محلي به محل ديگر منتقل مي شوند و تشكيل پديده هاي جوي مرز جغرافيايي نمي شناسند ، اولين بار دانشمند و هواشناسان آماتور جهان گرد
هم آمدند و مسئله جهاني بودن هواشناسي را مورد بحث و تفسير قرار دادند .
يكي از موضوعاتي كه در دستور كار اين گردهمايي قرار داشت تهيه علائم رمز براي ثبت و مخابره اطلاعات هواشناسي بود تا همه كشورها بتوانند بدون زحمت از اطلاعات بدست آمده ، استفاده كنند . در اين كنفرانسها پيشنهاد شد كه يك سازمان بين المللي براي تصميم گيري در مسائل هواشناسي درسطح جهان تشكيل شود و اولين كنگره بين المللي از دوم تا شانزدهم سپتامبر سال 1873 ميلادي در وين برگزار شد ، كه در آن 32 نماينده از 20 كشور جهان حضور داشتند . در اين كنگره يك كميته IMC براي تماس با دولت ها و ديگر مسائل هواشناسي جهاني با شركت 7 عضو كه از محققان هواشناسي جهاني بودند بوجود آمد . يكي از اعضاء كميته مذكور كه فعاليت بسياري در زمينه جهاني شدن هواشناسي انجام داد هواشناس مشهور ((بايزلوت)) بود بالاخره در سال 1878 در مجمع هواشناسي كه در كشور هلند تشكيل گرديد چون اعضاء به تعداد قابل ملاحظه هاي رسيده بودند ، اين سازمان به عنوان سازمان هواشناسي بين المللي اعلام وجود نمود و كميته IMC چندين جلسه تا سال 1879 در كشورهاي مختلف تشكيل داد و به پيشنهاد كميته IMC دومين كنگره بين المللي هواشناسي به سال 1879 در شهر روم تشكيل شد .يكي از شركت كنندگان اين كنگره پرفسور مندليف استاد شيمي دانشگاه پطرز بورگ بود . اولين گردهمايي روساي هواشناسي كشورهاي جهان به سال 1891 در پاريس برگزار شد دوران جنگ جهاني اول و دوم دوران شكوفايي هواشناسي بوده ، مي توان گفت كه جنگ جهاني اول باعث تولد هواشناسي و فاصله دو جنگ جهاني دوران بلوغ اين علم مي باشد .
با تقويت شبكه ايستگاههاي هواشناسي و تحولات و پيشرفتهاي تازه در نحوه ديده بانيها و مبادلات جوي وجود يك سازمان مقتدر جهاني با سازماندهي مناسب و توانايي مالي بيشتر احساس مي شــــود . عهدنامه سازمان جهاني هواشناسي (WMO ) در كنفرانس معروف واشنگتن تهيه و تدوين و دراكتبر سال 1947 توسط نمايندگان سي و يك كشور شركت كننده در كنفرانس به امضاء رسيد در 22 مارس 1950 ميلادي مطابق با سوم فروردين 1339 سازمان جهاني هواشناسي بصورت قانوني درآمد . همه ساله كليه كشورهاي عضو چنين روزي را به عنوان روز جهاني هواشناسي جشن مي گيرند در اولين كنگره سازمان جديد در سال 1951 با شركت مسئولان هواشناسي جهان در پاريس تشكيل شد , تشكيلات جديـــــدي پي ريزي گرديد كه شامل شوراي اجرايي , كميسيونهاي فني ، اتحاديه هاي منطقه اي و دبيرخانه بود و برنامه هاي علمي و تخصصي سازمان بصورت چهار ساله و 10 ساله تدوين و تقويت شد . مهمترين اهداف سازمان در چهار چوب تشكيلات جديد تهيه و تنظيم مقررات فني استانداردهاي بين المللي توسعه شبكه ايستگاههاي هواشناسي ، بهبود و توسعه سيستمهاي مخابراتي براي مبادله بين المللي هوا و نيز رابطه نزديك و همكاريهاي منطقه اي و بين المللي در زمينه آموزش ، مطالعه و تحقيقات است . كنگره هواشناسي بالاترين ارگان تصميم گيري است كه هر چهار سال يك مرتبه با شركت مسئولان هواشناسي كشورهاي عضو تشكيل جلسه مي دهند و شوراي اجرايي همه ساله در نشستهاي خود امور اجرايي سازمان را پي گيـــري مي كند . هشت كميسيون فني و تخصصي گوناگون امور تخصصي و تحقيقاتي هواشناسي را در جهان بررسي و برنامه هاي تحقيقاتي را پيشنهاد مي كنند . كارشناسان و دانشمندان هواشناسي از كليه كشورها و كميسيونهاي مختلف عضو هستند . اتحاديه هاي منطقه اي كه با عضويت روساي هواشناسي كشورهاي يك منطقه تشكيل مي شود هر چهار سال يك مرتبه دريك كشور برگزار و امور مربوط به منطقه را بررســــي مي كنند. تهيه دستور العملهاي منطقه اي ، تهيه كدها ، مخابره اطلاعات جوي ، آموزش و تحقيقات در سطح منطقه اي از جمله مسائل مورد بحث در اجلاس منطقه اي است . محل دبيرخانه سازمان جهاني هواشناسي در شهر ژنو است كه اين دبيرخانه كليه نشريه هاي علمي و گزارشهاي فني و تحقيقاتي را چاپ و منتشر مي كند . بولتن فصلي و كليه گزارشهاي تخصصي به چهار زبان بين المللي چاپ و به كشورهاي عضو ارسال مي شود .
|
pussy_lover
اعضا
|
تاريخچه هواشناسي ايران
مطالعه و بررسي جو هميشه مورد توجه دانشمندان ايراني بوده است و اكثر دانشمندان نجوم در آثار خود بخشي را به مسائل جوي اختصاص داده اند محمد بن زكرياي رازي ، ابن سينا ،حكيم عمر خيام ، ابوريحان بيروني و انوري شاعر معروف از شخصيتها و دانشمندان ايراني بوده اند كه پيرامون پديده هاي جوي مطالبي را در آثار خود به يادگار گذاشته اند .
فعاليت هاي سيستماتيك هواشناسي اولين بار با اندازه گيري پارامترهاي جوي توسط سفارتخانه هاي انگليس و روس در تهران و مناطق نفت خيز جنوب كشور شروع شد كه اين اطلاعات صرفا“ به آرشيو كشورهاي مربوطه منتقل شده و احتمالا“ مورد استفاده خصوصي برنامه هاي تحقيقاتي آنها قرار گرفته است . در سال 1298 شمسي اولين مدرسه برزگران در محل فعلي دانشكده كشاورزي كرج تشكيل گرديد و چون برنامه تدريس اكثرا“ با معلمان فرانسوي بود لذا اقليم هواشناسي در برنامه درسي گنجانيده شد اولين پايگاه اندازه گيري دما ، رطوبت نسبي و ميزان بارندگي تاسيس گرديد . البته بايد ياد آوري كرد ،كه در شركت شيلات و اداره كل بنادر در شمال نيز تاسيساتي براي اندازه گيري عوامل جوي داير نموده بودند كه آغاز هواشناسي نوين ايران در سال 1308 با تاسيس مدرسه فلاحت در محل سابق مدرسه برزگران ، ايستگاه قبلي هواشناسي كه از بين رفته بود به ايستگاه مجهزتري تبديل گرديد و در اثر نياز بخشهاي كشاورزي و آبياري تعدادي ايستگاه بر حسب ضرورت در نقاط مختلف كشور تاسيس شد كه مسئوليت آنها با بنگاه مستقل آبياري وابسته به وزارت كشاورزي وقت بود . جنگ جهاني دوم آغاز گرديد در اين زمان كشورهاي متفق براي ايمني پرواز هواپيماهايشان در چند فرودگاه كشور به تاسيس ايستگاههاي هواشناسي و از سال 1320 به بعد وزارت كشاورزي و بنگاه مستقل آبياري به تاسيس شبكه ايستگاههاي اقليم شناسي و باران سنجي در سطح مملكت اقدام كردند . همچنين در سال 1326 در اداره هواپيمايي كشور يك واحد كوچك هواشناسي داير گرديد كه امور مربوط به نياز هواشناسي هواپيمايي را تامين مينمود .
اولين گروه ديده بانان هواشناسي ايران در سال 1327 فارغ التحصيل و در ايستگاههاي هواشناسي مشغول بكار شدند در اثر نياز شديد برنامه ريزان به آمار و اطلاعات اقليمي از نواحي مختلف كشور و ناهماهنگي در تاسيس ايستگاههاي هواشناسي كه توسط بخشهاي مختلف انجام مي شود مسئولان وقت تاسيس يك واحد هواشناسي مستقل در كشور را ضروري دانسته و در سال 1334 شمسي اداره كل هواشناسي كشور وابسته به وزارت راه تاسيس شد .اين اداره كل بعدها بصورت سازماني مستقل زير نظر وزارت جنگ قرار گرفت كه بعد از انقلاب شكوهمند اسلامي مجددا“ زير نظر وزارت راه و ترابري درآمد در هنگام تشكيل اداره كل هواشناسي تمامي ايستگاههاي هواشناسي كه توسط بخشهاي مختلف تاسيس شده بودند به اين اداره كل واگذار شد . ايستگاههاي واگذار شده از نوع سينوپتيك ، اقليم شناسي و باران سنجي بودند كه هر يك ديده بانهاي مربوط به خود را انجام مي دادند . در سال 1335 يك ايستگاه راديو سوند ،5 ايستگاه پايلت بالن ، 49 ايستگاه سينوپتيك ، 7 ايستگاه كشاورزي ، كادر فني آن زمان را 7 نفر پيش بين ،41 نفرديده بان هواشناس با دو بازرس فني تشكيل مي داد . در اين زمان هواشناسي گام در راه نوي گذارده بود اكنون مي توانست اقدامات توسعه اي خود را روز به روز گسترش دهد . در دومين سال استقلال هواشناسي 34 نفر ديده بان هواشناسي فارغ التحصيل شدند و يك ايستگاه راديو سوند ديگر در كرمان تاسيس شد و تعداد ايستگاههاي پايلت به 7 ايستگاه بالغ گرديد در سال 1338 هواشناسي ايران بعنوان يكصد و سومين عضو سازمان جهان
|
pussy_lover
اعضا
|
تاریخچه رادیو
توليد امواج الكتريسيته مغناطيسي توسط هرتز و انتشار آن به زودي از جنبه نظري و عملي رسيده و تلگراف بي سيم از آن بوجود آمده است . كارهاي علمي كه تا آنگاه انجام گرفته بود توسط ماركني ايتاليايي مخترع نامدار مورد استفاده قرار گرفت ، درباره او چنين گفته اند :
« شرح احوال ماركني نمونه اي درخشان از پيروزيهاي است كه وي درخور آن بود . اين مخترع خوشبخت تمام شرايط لازم را در خود جمع داشت ، مي دانست چه خواهد و هدفي را كه دنبال مي كرد در نظرش روشن بود . چون حوصله و كارداني و عزمي راسخ داشت جلب اعتماد مي كرد و وسايل مالي لازم را براي كارهاي خود فراهم مي آورد .
خلاصه مي توان گفت انديشه استفاده از امواج الكتريسيته براي تلگراف در فضا ماركني را دست بكار كرد . وي بزودي آورد كه از اين قرار است :
قرقره رمكرف و اكلاتورهرتز براي فرستنده ، آنتن دستگاه ارتباطي برانلي براي گيرنده ، بدين سان امواج را از چند صد متري مي توانستند بگيرند . ماركني در تاريخ دوم ژوئن 1896 حق امتياز اختراع را گرفت .
در ايتاليا اشخاصي كه مورد مراجعه و شور قرار گرفتند اختراع ماركني را جدي تلقي نكردند اما او به انگلستان رفت ( در انوقت 22 سال داشت ) و در انجا با گرمي از او پذيرايي كردند و كمكهاي مالي به او اعطا داشتند و هم در آن هنگام ليستي براي جوايز T.S.F در آن كشور گشودند .
در 1898 نخستين بار عملاً ارتباط برقرار گرديد و نخستين اخبار راديويي را فرستادند . در 1899 يك تلگراف بي سيم در يايي از درياي مانش به برانلي مخابره شد . در 1901 ارتباط كرس با قاره اروپا با 175 كيلومتر فاصله برقرار كرد . پايان همان سال ، براي آنكه از ارض جديد يا نقطه اي از انگلستان به فاصله 3540 كيلومتر مخابره كنند ، آزمايشي به عمل آوردند .
شركت هاي بازرگاني كابل زير دريايي كه اين اختراع كارشان را مي خواباند و زيان فراوان مي ديدند اخلال و كارشكني آغاز كردند ليكن كار آنها بجايي نرسيد و اين اختراع شگرف و نمايان كه خدمت هاي شايان به دريانوردان ( و بعدها هوانوردان ) مي كرد بزودي جاي خود را همه جا باز كرد .
در آن هنگام پيش بيني نمي شد كه T.S.F مقدمه پيدايش فنون شگفت آور الكترونيك مي گردد كه امروز در شئون گوناگون زندگاني انسان دخيل است . لازمه پيشرفت در اين زمينه آن بود كه براساس اختراعات اديسن و لي دفره لامپهاي دي يد و تري يد را ميزان كنند تا تبديل به تبديل به لامپهاي راديو گردد. همين لامپها است كه براي برپا كردن رله ، فرمان خودكار ماشين ها ، ساختن آلات صوتي مغناطيسي ، تجهيزات صوتي سينما ، ساختن وسايل حفاظتي و شمارش ، ساختن ماشين هاي حساب الكترونيك ، سوار كردن اسباب هاي تلويزيون و جز آن به كار مي رود .
بزودي توجه پيدا شد كه انتقال علامات و گفتارها بوسيله امواج در فضا كافي نمي باشد .يك دانشمند فرانسوي به نام ادواربلن دست بكار انتقال تصاوير كامل و متن نوشته ها و ترسيمات و عكس گرديد و بدين سان صنعت بلينوگرام را پديد آورد ؛ وي از كساني است كه از جمله مخترعان تلويزيون و رادار بشمار مي رود . بلن سپس انديشيد كه با همين روش هاي فني امواجي به كره ماه فرستند كه پس از آن به زمين منعكس گردد ( پاريس – ماه – ملبورن اين امر چيرگي انسان را براي عملي ساختن انتقال امواج راديوالكتريك ثابت مي كند . براي يك تن بشر قرون وسطايي يا فردي بدوي كه از تمدن عصر كنوني بي خبر است تلگراف بي سيم و عمليات بلينوگرام بي گمان اختراعاتي حيرت آور و خارق العاده جلوه گر خواهد شد .
|
pussy_lover
اعضا
|
تاریخچه تلويزيون
در عصر كنوني رونق بازار تلويزيون نيز به ترقي و پيشرفت راديو افزوده شده است . فكر تلويزيون قديمي است و آغاز اين فن را بايد از زمان كشف يك تن از فيزيدان به نام مي و در 1873 درباره خواص مقاومت در مقابل عكس سلنيوم دانست كه بنابراين خاصيت تصويرهاي نوراني را به نيروي الكتريكي تبديل مي كند .
در 1876 كاري سيستمي از تلويزيون پيشنهاد كرد كه با استفاده از اصل ياد كرده نمونه اي بطور تقليد از چشم انسان به وسيله تركيبي از سلول هاي كوچك فتوالكتريك سلنيوم درست مي كرد .
آزمايش هاي بسيار كردند تا صفحه نيپ كو را پديد آوردند . اين اسباب در حالت خيلي ساده از صفحه اي تشكيل مي شود كه داراي يك رديف سوراخ هاي مارپيچي است و پس از يك دور گردش تغيير جاي آن با ارتفاع تصويري كه مي خواهند متصل كنند تطبيق پيدا مي كند . به بيان ديگر بايد گفت تصوير را به چند جزء قسمت مي كنند و نور هر جزء را پس از تبديل به جريان الكتريك انتقال مي دهند ؛ در پست گيرنده ، دستگاه به عكس عمل مي كند . اصل انتقال تصوير عامل تازه اي را پديد آورد كه سپس مورد استفاده قرار گرفت از اين قرار كه هم در پست فرستنده و هم در پست گيرنده لوله هاي اشعه كاتوديك را مورد استعمال قرار دادند .
تكميلات پي در پي كه در اين اصول به عمل آمد منتهي به اختراع ايكونوسكپ توسط دانشمند آمريكايي زوريكين كه اصلاً روس بود گرديد . اين اسباب امروز به منزله چشم فرستنده تلويزيون است و تصوير را درون صفحه ظريف مورائيك خود كه نسبت به عكس حسلسيت دارد ضبط مي كند .
تلويزيون اختراعي است كاملاً الكترونيك و اختراعات ديگري در زمينه رؤيت الكترونيكي از آن متفرع گرديده است مانند ميكروسكپ و تلسكوپ الكترونيكي . با اين وسايل مي توان اشياء را بي اندازه بزرگ كرد و يا در تاريكي چيزها را ديد .
|
pussy_lover
اعضا
|
|
|
یعنی اجازه است تاریخچه افراد رو هم بنویسیم ........... راستی افراد هم تاریخچه دارند؟
|
pussy_lover
اعضا
|
تاریخچه هواپيما
انديشه پرواز به آسمان ها و رهائي از زمين از دير باز در مخيله آدمي وجود داشته است . در افسانه ها اساطير يونان و روايات بسيار باستاني اين آرزوي ديرين بشر به خوبي مشاهده مي شود . در كتاب ها آمده است كه يكي از امپراتوران باستاني چين اژدهاي بزرگي از پارچه مخصوص ساخت و درون آن را از دود گرم پر كرد و در برار چشمان متحير رعاياي خويش اژدها را به آسمان فرستاد .
بطور كلي در تاريخ هر كشور نظاير اقدام اين امپراتور چيني مشاهده مي شود .شايد نخستين كسي كه عملاً در اين راه كوشش مثبتي كرد و امكان پرواز را بوسيله بال هاي مصنوعي و يا اسباب و ادوات مكانيكي ثابت نمود « لئوناردو داوينچي » بود .
لئوناردو داوينچي نقاش ، مجسمه ساز ، فيزيكدان ، فيلسوف ، طبيب و دانشمند ايتاليايي نيازي به معرفي ندارد . وي زماني مدعي شد كه توسط بالهاي متحرك مصنوعي مي توان مانند مرغان در آسمان پرواز كرد و يا لااقل از مكانهاي مرتفع به آساني و بي خطر فرود آمد . انديشه وي را يارانش به باد مسخره گرفتند ولي او پس از مدتي آزمايش موفق شد دستگاه كوچكي بسازد كه مركب از دو بال يك بدنه و يك سكان بود ، لئوناردو دستگاه خود را از مكان مرتفعي به پائين رها نمود . اين دستگاه كه در حقيقت پدر بزرگ هواپيماهاي امروزي است پس از طي خط سير طولاني به آرامي روي زمين نشست .
چندي بعد لئوناردو در سال 1500 دستگاه خود را كاملتر نمود بدين معني كه بوسيله يك فنر كه حركات ملايمي به بالهاي دستگاه اختراعي مي داد موفق شد آن را مدت بيشتري در هوا نگاه دارد ، ولي البته كسي با آن پرواز نكرد و اطرافيانش دستگاه را خرد كرده استاد را رنجيده خاطر ساختند و ار ادامه اين كار منصرف كردند .
اگر چه لئوناردو كار خود را ادامه نداد ولي پس از وي ديگران طرح او را دنبال كردند . عده زيادي از افراد جسور اظهار مي داشتند :
چگونه پرندگان با بالهاي خود در هوا پرواز مي كنند و به زمين سقوط نمي كنند ؛ ما نيز مي توانيم با تعبيه دستگاهي شبيه بال پرندگان و يا بادبادك لئوناردو در هوا سر بخوريم . بالهاي دستگاه مي تواند ما را روي هوا نگاه دارد .
در سال 1678 م بينه فرانسوي با تعقيب فكر لئوناردو دستگاه ديگري ساخت كه بالهايش توسط انسان حركت مي كرد . وي در اين كار يعني پرواز موفق نشد .
در 1784 م بين ونو فرانسوي دستگاهي ساخت كه بالهايش شبيه پروانه يا فرفره بود . اين دستگاه نيز مي توانست مدت زيادي در هوا بماند و سقوط نكند .
در سال 1843 م هنسون آلماني دستگاهي ساخت كه داراي دو بال بسيار بزرگ ، يك سكان و اتاقك كوچك براي حمل انسان بود . اين دستگاه نسبتاً كاملتر از دستگاهاي قبلي بود مي توانست كم و بيش مانند هواپيماهاي بي موتور عمل كند . بدين ترتيب كه آن را با زحمت فراواني آن را به مكان مرتفعي مي بردند و هنگام وزيدن باد مناسب آن را به سوي جلو پرتاب مي كردند . دستگاه سبك حتي با داشتن يك سرنشين در هوا چرخ مي زد و به آرامي بر روي زمين مي نشست .
موفقيت هنسن در اين راه توجه عده زيادي از محققين را جلب كرد و از اين تاريخ به بعد متوجه شدند كه ممكن است دستگاه كاملي تعبيه كرد كه از مكانهاي مرتفع در فضا رها شود و مانند پرندگان بر روي هوا بلغزد بدون آنكه سقوط آني در پي داشته باشد ولي ماندن در هوا و ادامه پرواز مشكل بزرگي بود كه حل آن به نظر هيچ كس نمي رسيد . از سوي ديگر همين اختراع تكميل شده هنسن نيز معايب فراواني داشت و ديگران كه كار وي را تقليد كردند فداي بلند پروازي خود شدند ، سقوط كردند و جان شيرين از دست دادند .
در حقيقت علت ادامه نداشتن پرواز اين بادبادكه در هوا يكي سنگين آن بود ديگر آن كه محور ثقل دستگاه كامل نبود و به همين علت آن طوري كه پرندگان مي توانند پرواز آزاد داشته باشند دستگاه اختراعي نمي توانست اين كار را انجام دهد .
رفته رفته محققين دريافتند كه براي اين بادبادكها يا هواپيماهاي بي موتور لازم است محور ثقل ترتيب داد . محور ثقل هواپيما كه براي هر دانش آموز روشن است شايد بسياري از افراد عادي اجتماع نيز آن را مي دانند در زير بالها واقع شده است اما يافتن آن براي جويندگان بيش از 70 سال به طول انجاميد .
پس از هنسون پنو فرانسوي در سال 1871 م هواپيماي ديگري ساخت كه بسيلر سبك بود و مدتها مي توانست در هوا باقي بماند .
پس از پنو افراد ديگري در كشور هاي مختلف دست به تكميل اين اختراع زدند تا آنكه سرانجام در سال 1801 م ليليان تال انگليسي موفق شد بال پرنده بسازد . اين بال پرنده كه شبيه بال خفاش بزرگ بود مي توانست يك سرنشين با خود حمل كند و مدت زيادي در فضا باقي بماند . جنس اين بال ها از ابرشيم و فمق العاده سبك و محكم بود و محور ثقل آن نيز كم و بيش در محل مناسبي تعبيه شده بود . اختراع ليليان تال با آنكه موفقيت آميز بود ولي سرانجام به علت نقص فني كوچك مخترع خود را به هلاكت رسانيد .
پس از ليليان تال مخترعين ديگري سال ها در اين راه آزمايش كردند تا سرانجام در سال 1896 م شانو فرانسوي موفق شد يك هواپيماي بي موتور كاملي اختراع كند . اين هواپيماي بي موتور داراي دو بال ، يك سكان متحرك و يك محور ثقل صحيح بود و سرنشين آن مي توانست با خيال راحت در آن بنشيند و از مكان بسيار مرتفعي در هوا رها شود و به ميل خود سكان را حركت داده به سير هواپيما تغيير جهت دهد و به همين نحو وزش باد نامناسب را كنترل كند . اين هواپيما در حقيقت پدر هواپيماهاي موتوري دو پله است . جنس آن از ابريشم و آلومينيوم و چوب هاي فوق العاده سبك و محكم بود .
از اين به بعد اختراع بي موتور تكميل شد و بر دانشمندان و مردم عادي محقق شد كه با ساختن يك دستگاه سبك و وسيع كه سطح بسلر زيادي را در فضا اشغال كند مي توان تا مدتي در فضا باقي بود و يك انسان نيز همان طوري كه پرندگان مي توانند در پرواز آزاد بدون حركت دادن بالهاي خود در فضا باقي بمانند ، مي توان در آسمانها بدون اينكه سقوط كند .
اكنون اساس هواپيما كشف شده و به مرحله عمل در آمده بود . همه مي دانستند جسم مسطح و سبك و وسيعي كه داراي شكل منظم و محور ثقل معين باشد مي تواند بر روي ذرات هوا بلغزد . در حقيقت ذرات هوا از سقوط آني اين دستگاه به واسطه تماس با سطح وسيع آن جلوگيري مي كردند .
ولي بلند پروازي انسان ارضاء نشد . همه مي خواستند اين بادبادك آرام و كند رو كه فقط بر اثر وزش باد و يا از مكان هاي مرتفع حركت مي كنند داراي حركت سريع بوده و به ميل سرنشين به بالا و پائين و چب و راست بالاخره از مكاني به مكان ديگر برود .
شايد نخستين كساني كه موفق شدند هواپيماي بي موتور يا بادبادك هوائي را نيرو داده با سرعت و به ميل سرنشين در فضا به پرواز در آورند برادران رايت پس از سالها آزمايش در تاريخ 1903 م موفق شدند موتور كوچكي بر روي بادبادك هوائي نصب كنند و به محور اين موتور پروانه اي كه عيناً شبيه يك فرفره بود متصل سازند و در نتيجه هواپيما را بر اثر گردش فرفره با استفاده از نيروي موتور در هوا به پرواز در آورند .
با اينكه پيش از برادران رايت موتورهاي نفت سوز اختراع شده بود ولي فكر استفاده از پروانه ( هليس ) براي شكافتن هوا و پيش بردن هواپيما به انديشه كسي خطور نكرده بود . آنهايي كه مي خواستند هواپيما را با سرعت در فضا به حركت در آوردند همه سعي داشتند با استفاده از حركت دادن بالها اين كار را انجام دهند زيرا آنها مي خواستند عيناً از پرندگان تقليد كنند ولي كوشش مخترعين در اين راه بجايي نرسيده بر همه ثابت شد كه فكر برادران رايت يعني استفاده از پروانه براي پيش بردن هواپيما در هوا صحيح ترين انديشه هاست .
پس برادران رايت ، كورتيس آمريكايي در سال 1908 اختراع رايت را تكميل كرد و با قراردادن چند چرخ كوچك در زير هواپيما مسئله فرود آمدن و برخاستن را حل كرد و بدين ترتيب از آن سال به بعد مخترعين در تكميل اين ماشين كوشيدند و بعد از اختراع لئوناردو داوينچي سرانجتم پس از از چهار قرن تجربه آزمايش و زحمت ماشين هوائي اختراع شد و به آسمان رفت .
اكنون با آنكه هواپيماهاي جت اختراع شده ولي بسياري از هواپيماهاي جهان بر اصول همان اختراع برادران رايت ساخته مي شود بدين معني كه پروانه هواپيما بر اثر نيروي موتور با سرعت مي چرخد و عيناً مانند پيچي كه در چوب پنبه سر بطري فرو مي رود و چون به بدنه هواپيما وصل است خود و هواپيما را به طرف جلو پيش مي برد . مانند پيچ سر بطري كه در اثر چرخاندن در چوب پنبه فرو مي رود وقتي پروانه در هوا پيش رفت با فشار زياد هوا را به زير بال مي زند ، سكان يا باله عقب فشار هوا را نگاه داشته سر هواپيما را به سوي آسمان متمايل مي كند . بر اثر ادامه اين كار هواپيما به حركت در آمده به هوا مي رود و مانند كسي كه در آب شنا مي كند و آبها را به زير بدن خود مي لرزاند پروانه نيز در آسمان هوا را به زير بال و بدنه هواپيما لرزانده و هواپيما پيش مي رود .
هواپيماي جت كه پروانه ندارد گاز حاصل از سوختن بنزين يا نفت را با شدت زياد به عقب مي راند . فشار گاز در حقيقت به صورت انفجار است ، مانند كسي كه پاي خود را در آب به بدنه استخر بزند بدنه هواپيما را به جلو مي راند . با ادامه اين كار هواپيماي جت به پرواز خود در فضا ادامه مي دهد .
اكنون هواپيمائي ساخته اند كه بيش از دو هزار كيلومتر در ساعت پرواز مي كند . حد متوسط سرعت سرعت هواپيما در ساعت 800 كيلو متر است .
حداقل آن نيز براي يك هواپيماي كوچك سبك 180 تا 200 كيلومتر در ساعت است بدين معني كه اگر هواپيمائي كمتر از 180 كيلومتر در ساعت حركت كند سقوط كرده به زمين مي افتد مگر آنكه بي موتور بوده بواسطه سبكي فوق العاده بتواند در فضا باقي بماند .
|
pussy_lover
اعضا
|
تاريخچه راه آهن
مسئله استخراج ذغال از معادن و حمل آن به خارج مشكلي بود كه بر سر راه مردم فعال خودنمائي مي كرد .
ابتدا سعي كردند در طول معادن سطح همواري براي عبور ارابه هاي حامل ذغال ايجاد كنند اما اين كار نه عملي بود و نه كافي .
در سال 1556 م مهندسين آلماني راه حل جديدي براي اين كار جستند بدين ترتيب كه در طول معدن دو رشته الوار در دو خط موازي قرار دادند و سپس ارابه هاي حامل ذغال را بر روي اين دو خط چوبي بكار انداختند و چون در بعضي معادن سطح اتكا الوارهاي چوبي بسيار سست و مقاومت آن كم بود مجبور شدند زير الوارها را با قطعات مسطح و مكعب سنگ بپوشاند و بدين ترتيب اولين قدم در راه ابداع ريل و تراورس برداشته شد و بعدها قطعات سنگ تبديل به قطعات چوب گرديد كه از عرض در فواصل معين زير الوارها قرار مي دادند و امروز همين قطعات چوبي به عنوان تراورس مورد استفاده راه آهن است .
انگليسي ها تدريجاً متوجه شدند كه الوارهاي چوبي مقاومت زيادي ندارد و خيلي زود فرسوده مي شود . براي رفع اين عيب روي الوارها را با ورقه اي از آهن مي پوشاندند و سرانجام در سال 1750 م الوارهاي چوبي را بكلي جمع كردند و بجاي آن نوارهاي چدني با مقطع گونيائي گذاشتند بطوري كه چرخ ارابه هاي حامل ذغال بر روي لبه قائم آن قرار مي گرفت .
سپس شخصي به نام ( رينولد ) پيشنهاد كرد كه صاحبان معادن ذغال سنگ از تير آهن استفاده نمايند . نتايج حاصله از اين پيشنهاد عالي بود زيرا به زودي با تكامل ريل هاي ريل هاي آهن توانستند مقدار بيشتري بار را با نيروي كمتر به حركت درآوردند و از دل معادن ذغال استخراج كنند .
اما با همه اين پيشرفت ها هنوز حمل بار با كندي صورت مي گرفت زيرا تنها وسيله كشش واگن ها اسب و انسان بود و اين نيروها نمي توانست جوابگوي احتياج صاحبان معادل ذغال باشد .
استفاده از نيروي بخار براي به كار انداختن تلمبه اي كه آب را از معادن خارج مي كرد و ادامه كار را كارگران را ممكن مي ساخت و « وات » مخترع و مبتكر آن بود ، استخراج سريع ذغال را ممكن تر ساخت و از طرفي چون مقادير متنابهي ذغال در محوطه هاي جلو معادن روي هم انباشته شده بود گاري هاي اسبي نمي توانست آن را به بازارهاي فروش و بنادر براي بارگيري در كشتي ها حمل نمايد به افتادند كه در روي زمين نيز از ريل استفاده كنند و به زودي در بعضي معادن انگلستان اين كار انجام گرفت در حالي كه هنوز تنها نيروي محركه واگن ها اسب بود و چنين نيروي كندي روئي نمي توانست احتياج صاحبان معادن را براي تسريع در حمل ذغال برآورد .
در اين هنگام جمعي از متكفرين متوجه نيروي بخار شدند و اين سوال مطرح شد كه اگر نيروي بخار قادر است تمبله اي را بكار اندازد آيا نمي شود از آن نيرو در كشيدن واگن استفاده كرد .؟
حماسه جالب و هجان انگيز اختراع « لكوموتيو » كه اينك صداي صوت دلنوازش در سراسر جهان طنين انداز است از اينجا آغاز مي شود .
از سال 1800 تا 1813 م چند نفر از مخترعين ماشين هائي كه با نيروي بخار حركت بقفلذ45قبفاست از اينجا آغاز مي شود .
از سال 1800 تا 1813 م چند نفر از مخترعين ماشين هائي كه با نيروي بخار حركت مي كرد ساختند ولي هر كدام نواقصي داشت . در همين زمان بود كه مردي با اراده پولادين و انداشته اي رسا وارد ميدان عل گرديد و همه پيشرفت ها و ترقيات راه آهن را بنيان گذاشت . وي شخصي بنام « جرج استنسن » كه زندگي پرماجرايي را گذارنده و به تمام معني خود ساخته و صاحب نبوغ و استعداد بود .
در معدن طرز كار تلمبه بخار توجه او را جلب كرد و با كنجكاوي فراوان طرز كار آن را دانست و حتي متوجه وجود بعضي نواقص و عيوب آن شد و چون آدم بي سوادي مثل او حق اظهار نظر نداشت تصميم گرفت از راه منطقي آن وارد معركه شود .به زودي خواندن و نوشتن را فراگرفت و بعد به مطالعه كتاب فيزيك پرداخت و حتي جزوات درس پسرش را كه به دانشگاه مي رفت مي خواند و فرا مي گرفت . وي تدريجاً آنقدر معلومات خود را افزايش داد كه در ميان مهندسين معدن جائي براي خود باز كرد و صاحب رأي عقيده شد .
« استفنسن » در سال1814 م موفق به ساختن لكومو تيو شد كه از هر حيث بر موضوعات ديگران رجحان و برتري داشت و هم او بود كه براي اولين بار محور چرخهاي لكوموتيو را به وسيله اهرم به هم متصل كرد . وي بعد از ساختن اولين لكوموتيو كه در خط آهن « لينگورث » به كار افتاد درصدد اصلاح معايب آن برآمد و سه سال بعد لكوموتيو ديگري ساخت كه در همان خط با سرعت ده كيلومتر در ساعت با هفتاد تن بار بكار افتاد . طبعاً اين موفقيت به او مجال مي داد كه دست از كار در معدن بردارد و مستقلاً حرفه لكوموتيو سازي را به عنوان صنعت مورد احتياج زمان پيشه سازد . وي از آن پس تا سال 1829 م شانزده لكوموتيو ساخت كه حتي يكي از آنها را به صاحبان معادن « سنت آتين » در فرانسه فروخت و بدين ترتيب اولين گام را براي ايجاد يك مصنوع صادراتي انگلستان بر داشت .
« استفنسن » تدريجاً كار خود را تكميل كرد و از آن جمله از داخل ديگ بخار لوله هائي گذراند كه دود و حرارت كوره از آن عبور كند و بخار لازم را سريع تر ايجاد نمايد و با اين تغييرات توانست سرعت و قدرت لكوموتيو را افزايش دهد . بايد گفته شود كه تغيير اخير در همان زمان به وسيله شخصي به نام « مارك سگن » كه مخترع كشتي با موتور بخار در فرانسه بود پس از مشاهده لكوموتيو ساخت استفنسن كه فرانسويها خريداري كرده بودند به عمل آمده بود و معلوم نيست آيا استفنسن ابداع مزبور را شخصاً انجام داد يا از مارك سگن قبلاً مطلع شده بود .
« اسفنسن » در اين زمان معتقد بود كه تنها راه آهن يك وسيله نقليه خوب براي حمل بار در تمام نقاط مي تواند باشد بلكه براي مسافرت نيز وسيله مطمئن و مفيدي است كه بايد جايگزين درشكه و دليجان شود .
چنين نظري در جامع آن روز انگلستان طبعاً قبوليت عامه پيدا نمي كرد ، به همين جهت با مخالفت بسيار شديدي مواجه شد و كار مباحثه در اين زمينه بالا گرفت كه حتي كليسا نيز وارد معركه شد و از آن به نام يك وسيله شيطاني ياد كرد و با آن به مبارزه بر خاست .
در اين هنگام مسئله حمل و نقل بار بين دو شهر منچستر و ليورپول به صورت مشكل بزرگي در مقابل صاحبان كارخانجات نساجي منچستر خودنمائي مي كرد . آنها مي خواستند منسوجات خود را كه به ميزان زياد توليد مي شد به ليورپول برسانند و با مهان سرعت مواد اوليه را از ليورپول به كارخانجات خود حمل نمايند اما اين كار به وسيله كشتي هاي كوچك كه از كانالهاي بين دو شهر حركت مي كردند ممكن نبود .
ميزان حمل و نقل بار در بين اين دو شهر بقدري زياد بود كه با امكانات باربري ابداً ممكن نبود و آنچه حمل و نقل مي شد با كندي و سختي انجام مي گرفت و متناسب با حجم محصولات مناسب نبود .
صاحبان صنايع نساجي به فكر افتادند كه مشكل خود را با ايجاد خط آهن بين دو شهر مذكور حل كنند و براي اينكار بين سازندگان لكوموتيو مسابقه اي ترتيب دادند كه در اكتبر 1829 بايد انجام مي گرفت .
شرايط مسابقه جالب و مضحك بود زيرا وزن و ارزش لكوموتيو نيز شرط شركت در مسابقه بود بدين ترتيب كه شركت كنندگان مي بايست لكوموتيوي عرضه كنند كه بيش از شش تن وزن و معادل 13750فرانك ارزش نداشته باشد و بتواند 20 تن بار را حداقل سرعت 16 كليومتر در ساعت حمل كند . در اين مسابقه تاريخي چهار لكوموتيو شركت كردند كه دو تاي آن شرايط لازم را واجد نبودند و يكي پس از حركت ايستاد و لوله هاي آن از هم در رفت و تنها لكوموتيو استفنسن به نام ( موشك ) كه 4320 كيلو وزن داشت توانست بار مورد نظر را با سرعت 26 كيلو متر در ساعت حمل كند و وقتي بدون بار آزمايش شد سرعت آن به 47 كيلومتر در ساعت رسيد .
براي ما كه در عهد موشك هاي فضا پيما زندگي مي كنيم و انسان راه تسخير فضا و كرات آسماني را در پيش گرفته است سرعت موشك استفنسن مضحك مي نمايد اما در آن زمان همين سرعت به حيرت انگيز بود كه غالباً تصور مي كرده اند آنچه ديده اند وهم و خيال است .
خط آهن منچستر به ليورپول به دنبال اين مسابقه تاريخي و عليرغم مخالفت هاي شديدي كه به ظهور پيوسته بود و كليسا نيز در اين مخالفت هم آهنگي داشت بالاخره ساخته شد و در 15 سپتامبر سال 1830رسماً افتتاح شد . داستان ايجاد اين خط كه همه آن كار آن از نقشه برداري و ساختمان پلها و ريل گذاري زير نظر استفنسن انجام گرفت يكي از حوادث مهم تاريخ پيدايش راه آهن است . هر چند كه مخالفين او حتي كمين كردند تا اين مرد شيطاني را بكشند و بعضي ها مي گفتند صداي عبور لكوموتيو محصول مزارع را كم مي كند مرغها را از تخم گذاري باز مي دارد و زنان حامله را مبتلا به سقط جنين مي سازد ، قهوه چي ها ، باربرها صاحبان كشتي هاي باربري مي گفتند بازار كساد شده و گرسنگي تهديدمان مي كند و بعضي سياستمداران فيلسوب مأب نيز مخاطرات عظيم اين وسيله شيطاني را ياد آور مي شدند .
با همه اينه استفنسن موفق شد و با ايجاد خط آهن مزبور طلسم مخالفت ها را شكست و از آن پس در سراسر انگلستان و اروپا و امريكا اين وسيله نقليه مورد استقبال قرار گرفت و البته بتدريج تكميل شد و قدرت و نيروي آن افزايش يافت .
كشورهاي اروپائي به ترتيب بلژيك در سال 1830 م آلمان در سال 1835 م اسپانيا در 1838 م فرانسه كه قبل از همه متوجه اين نيرو شده بود در سال 1860 م رسماً ايجاد شبكه راه آهن را وارد زندگي خود كردند . امريكا نيز در سال 1826 م متوجه راه آهن شد .
راه آهن در ايران :
اولين خط راه آهن كه در ايران احداث گرديد در سال 1886 م راه آهن تهران به ري به طول 8700 متر بود .
از آن تاريخ تا سال 1304 شمسي كه مقدمات راه آهن سراسري فراهم گرديد چند رشته خطوط كوتاه در ايران كشيده شد مانند راه آهن آمل به محمود آباد و راه آهن زاهدان به ميرجاوه ، راه آهن تبريز و بندر شرف خانه و راه آهن بوشهر به برازجان .
احداث راه آهن از جمله آرزوهاي مردم و بازرگانان ايراني بود ولي بعللي نقشه و هدف آنها به نتيجه اي نمي رسيد .
زمانيكه رضا شاه حكومت را بدست گرفت براي اجراي اين هدف و به منظور توسعه امور بازرگاني و اجراي سياست استعماري مصمم شدند به وسيله يك رشته راه آهن سراسري از درياي مازندران تا خليج فارس شهرهاي بزرگ و مراكز پر جمعيت و نواحي كشاورزي ايران را به يكديگر تل مي سازند و براي تأمين هزينه آن در تاريخ 9 خرداد سال 1304 شمسي قانون انحصار قند و شكر و چاي از تصويب مجلس گذشت كه به موجب آن مقرر شد از هر سه كيلو قند و شكر كه به ايران وارد مي شد دو ريال و از هر سه كيلو چاي شش ريال جهت هزينه ساختمان راه آهن سراسري دريافت گردد . پس از دو سال كه مقدمات امر فراهم گرديد عمليات ساختماني از شمال و جنوب شروع و 11 سال بعد يعني در سال 1317 م خط شمال و جنوب به يكديگر اتصال يافت .
راه آهن سراسري ايران از شمال بندر گز واقع در جنوب شرقي درياي خذر شروع شده و پس از عبور از شهرهاي ساري و قائم شهر وارد مناطق كوهستاني البرز گرديد و از گردنه مرتفع فيروزكوه به وسيله تونل ها و پلهاي متعدد گذشته و از طريق جلگه ورامين به تهران متصل مي شود .
سپس از زمين هاي هموار قم و اراك گذشته و از ايستگاه درود به بعد وارد مناطق كوهستاني لرستان مي گردد و پس از گذشت از تونلها و پلهاي متعدد در انديمشك به جلگه هموار خوزستان مي رسد و از كنار دزفول و شهر اهواز و پل عظيم كارون گذشته از يك سمت به خرمشهر و از طرف ديگر به بندر امام خميني در خليج فارس منتهي مي شود .
طول راه آهن سراسري 1394 كيلو متر و عرض آن 1435 ميلي متر و در طول آن 90 ايستگاه دائر است . مرتفعترين نقطه راه آهن در شمال تونل كدوك است كه 2112 متر از سطح دريا ارتفاع دارد . بزرگترين پل فلزي راه آهن پل كارون در اهواز است كه 100 متر وطول و 51 چشمه دارد و مهمترين پلهاي شمال پل ورسك است كه يكي از شاهكارهاي صنعت پل سازي است كه در ابتدا و انتها خط آهن سراسري بندرگز و بندر امام ساخته شده است . بعد از اتمام راه آهن سراسري از سال 1318 ساختمان سه رشته خط آهن ديگر بشرح زير شروع گرديد :
1) راه آهن تهران به مشهد 2) راه آهن تهران به تبريز 3) راه آهن قم به كاشان . راه آهن تهران به مشهد و راه تهران به تبريز ساخته شد و راه آهن قم به كاشان و همچنين خط آهن تبريز به مرز ايران و تركيه كه شبكه خط آهن ايران را به اروپا وصل مي كند به مرحله بهره برداري رسيد .
تاريخچه پيدايش كشتي بخار :
پيشتر گفتيم دني پاپن سعي كرد از ماشين خود براي حركت كشتي استفاده كند . كشتي مورد نظر را هم ساخت ليكن ملوانان از اينكار به تشويش افتادند و آن را منهدم كردند.
در 1775 ماركي كلدژوفرو ادابانس دست به اختراعي زد . مقدمه كارش از اينجاست ، وي پاي بند عشق زني صاحب جمال گرديد كه كنت دارتوا نيز بدو نظر داشت اما چون كنت زورمندتر بود ماركي را گرفتار و قلعه اي زنداني كرد . وي در انجا از دريچه زندان كه مشرف به در يا بود حركت و سير كشتيها را مشاهده و مطلاعه مي كرد و در باب كشتيراني در درياي انديشه فرو مي رفت . معلوم است كه در آن احوال وقت كافي هم براي اين كار داشت .
همين كه ماركي آزاد شد در حوالي خانواده اش او را طرد كرده بودند و از هر كمكي بدو دزيغ مي داشتند با شخصي به نام شواليه دكسيرين كه امتياز دريانوردي به وسيله تلمبه آتش ( نتيجه كارهاي جيمزوات ) داشت شريك شد . پس از كوششهاي بسيار و برخورد با دشواريهاي فراوان ماركي توفيق يافت كشتي خود را روي رود سن به حركت در آورد . كشتي او داراي 46 متر طول و 4.5 متر عرض بود و به وسيله دو چرخ پره دار به حركت در مي آمد ؛ كميسيوني از دانشمندان و گروه بسياري از مردماين آزمايش را نظارت مي كردند فاصله بين وز و بارب در يك ربع ساعت با اين كشتي پيموده شد .
ازفرهنگستان علوم فرانسه كميسيوني براي بررسي اين اختراع تعيين گشت كه در آن حسودان و بد انديشان كار خود را كردند و هر گونه آزمايش بعدي را تا خبر ثانوي موقوف ساختند . رفع منوعيت همچنان به تأخير افتاد تا انقلاب فرانسه در رسيد .
ماركي كه به اساس كار خود اعتقاد فراوان داشت مهاجرت اختيار كرد اما چندي بعد به فرانسه بازگشت و با سرسختي تمام دنباله كار خود را گرفت تا آنجا كه يك بدنه از خانه خويش را خراب كرد تا براي ساختن كشتي ديگري جا باز كند . در 1816 باز موفق به كشتيراني گرديد ليكن در 1819 با ور شكستگي و مرگ زوجه و تهيدستي روبرو گشت .
هر چند سوزان ماركي رهنمون وي در اختراع گرديد ليكن از بخت بد آن عشق چندان به مزاج عاشق نامراد و دلخسته نيفتاد . وي در 1823 به مرض وبا درگذشت و جسد او را در گورال عمومي مخصوص وبازدگان انداختند و بار ديگر ثابت شد كه بخت و اقبال هم محلي را در زندگي انسان داراست .
در همين اوقات فولتن امريكايي كه همت بسزا و ابتكاراتي توجه كردني در ساختمان پلهاي ماشينهاي بافندگي داشت كشتيراني با قوه بخار امر واقع در آورد . فولتن با شخصي به نام ليويننگستن شريك شد و سرمايه بازرگاني و كمك او با نبوغ فولتن دست به هم داده اختراع را تكميل كردند . نخستين كشتي بخار فولتن در 9 اوت 1803 روي رود سن به آب انداخته شد.
فولتن كه زير دريايي را نيز اختراع كرده بود به انگلستان رفت و در آنجا كارهاي وي دچار خرابي شد و ناچار در 1806 دوباره به امريكا برگشت اما بهرحال موضوع كشتي بخار در آن هنگام امري واقع و انجام شده بود.
|
pussy_lover
اعضا
|
تاریخچه هليكوپتر
هليكوپتر وسيله نقليه موتوري تازه اي است كه كار آن و خدماتي كه مي تواند انجام دهد از تمام وسائط نقليه ديگر اعم از زميني و هوائي و دريايي دلچسب تر است . اين ماشين مي تواند عمودي بالا برود و پاين بيايد و به پهلوي راست يا چپ و هم به جلو با هر سرعتي كه راننده ميل دارد در حدود قدرت موتور خود پرواز كند و حتي قادر است در فضا به عقب حركت نمايد .
هليكوپتر مي تواند در فضاي كوچكي كه تنها كمي بزرگتر از شعاع پروانه هاي آن باشد پائين آيد و در همانجا دوباره پرواز كند ، گاراژ آن ممكن است روي پشت بام اسفالتي باشد و از همانجا بلند شود و به جاي خود برگردد.
هليكوپتر مي تواند در فضاي كوچكي كه تنها كمي بزرگتر از شعاع پروانه هاي آن باشد پائين آيد و در همانجا دوباره پرواز كند ، گاراژ آن ممكن است روي پشت بام اسفالتي باشد و به جاي خود برگردد.
هليكوپتر در واقع در سلسله وسائط حمل و نقل شكاف بين وسائل نقليه سطح زمين و دريا را با وسائل نقليه هوائي يعني هواپيما پر كرده و حد وسطي است بين وسائط نقليه هوائي و زميني و مي تواند خود را با هر نوع شرايط مربوط به حمل و نقل از لحاظ سرعت و سمت حركت و غيره وفق دهد .
هليكوپتر قدرت خود را از پروانه ها يا بالهاي دوار كسب مي كند كه هم سبب بلند شدن آن از زمين و هم باعث حركت آن به سمتي كه رهبري مي شود ، مي گردد .
اين وسيله مي تواند با اطمينان و بدون خطر و بدون به كار بردن قوه يعني در حال خاموشي موتور به واسطه همان حركت اتوماتيك تيغه ها آهسته به زمين فرود آيد و قابليت نشستن در يك زمين كوچك در مقام مقايسه با تمام وسائط نقليه مزيتي خاص به آن بخشيده است . ضمناً وظايف هليكوپتر را ساير وسائط نقليه نمي توانند انجام دهند . كارهاي هليكوپتر مثل ساير وسائط نقليه محدود به خطوط زميني يا هوائي نيست بلكه بالاي سر وسائل موتوري زميني و زير پاي وسائط نقليه هوائي نيز فعاليت مي كند .
اختراع و تكميل هليكوپتر بر خلاف وسائط نقليه تاريخچه خيلي كوتاهي دارد و اولين بار هليكوپتر در امريكا در سال 1940 م به پرواز در آمد .
اين مرغ خوش پرواز از قرن ها پيش ايده ال مخترعين و ساير افراد بشر بوده و امروز نه تنها خدمات مختلفي انجام مي دهد بلكه براي حمل و نقل بازرگاني نيز كار برد دارد . هليكوپتر هم در جنگ هم در صلح آينده درخشان تري خواهد داشت و روز به روز بيشتر جاي خود را در ميان وسائط حمل و نقل مي كند .
فرق هليكوپتر با هواپيما : 1) هواپيما به واسطه بال هاي ثابت و قدرت تحرك به جلو كه از پروانه يا موتور جت كسب مي شود به پرواز در مي آيد . هليكوپتر بلند شدن خود را مديون تيغه هاي گردنده افقي بالاي اطاق است .
1) هواپيما براي اينكه در هوا بماند و سقوط نكند بايد هميشه سرعتي رو به جلو داشتع باشد . اما هليكوپتر محتاج به اين سرعت نيست و مي تواند در هوا بايستد .
2) هواپيما به نسبت بزرگي خود براي پرواز ميدان بزرگ مي خواهد و مانعي هم نبايد در سر راهش باشد . هليكوپتر محتاج به ميدان پرواز نيست مانعي هم سر راه خود ندارد چون عمودي بلند مي شود .
3) هواپيما هنگام طوفان و خطر و تاريكي هوا ميدان وسيعي لازم دارد و بايد بطبقات بالاتر پرواز كند و احياناً به خطر مي افتد . اما هليكوپتر هنگام خطر پائين تر آمده در زير طبقات ابر و طوفان به حركت خود ادامه مي دهد و در حال خاموشي به سهولت به زمين مي نشيد .
هليكوپتر چگونه پرواز مي كند ؟ براي پرواز به بالا تيغه هاي پرواز را طوري مايل مي كند كه هوا را به طرف پائين مي راند و هليكوپتر را بالا مي برد .
براي پائين آمدن عمودي پروانه ها را طوري مايل مي كند كه هوا را به طرف بالا رانده و هليكوپتر را پائين مي آورد .
براي به جلو راندن هليكوپتر تمام پروانه را قدري به طرف جلو تمايل مي دهد .
هرگاه سرعت پروانه دم هليكوپتر را كم و زياد كنند بدور خود مي چرخد .
مايل كردن دستگاه پروانه به طرف راست يا چپ هليكوپتر را به پهلو ، راست و چپ حركت مي دهد .
تركيب سرعت مناسب موتور با زاويه مناسب پروانه ها سبب توقف هليكوپتر در هوا مي شود .
خدماتي كه هليكوپتر انجام مي دهد : مسافربري هوائي به سلامت و اطمينان خاطر ، حمل پست و كالا هاي بازرگاني .
كالاهاي بازرگاني
انجام كار تاكسي در داخل شهر .
كمك به پليس هنگام بروز حوادث .
حمل و نقل و نشر روزنامه و مجله .
نقشه برداري و مساحي از اراضي و باغ ها و ساختمان ها .
|
pussy_lover
اعضا
|
|
|
10 Oct 2006 11:14 - # | ویرایش بوسیله: hta
Quoting: pussy_lover هفت سين:
هفت سين ، هفت واژه كه با حروف « سين » شروع مي شوند نيز از سنت های جالب نوروز است . در زمان امروز ، هفت سين مشخصاً معاني استعاره اي خاص خود را دارد : سمنو ، جوانه هاي گندم كه طي مراسم خاصي پخته مي شود . سيب ، سنجد ، سير . زرتشتيان ، اوستا ، كتاب مقدس آسماني خود را در رأس سفره هفت سين قرار مي دهند . تخم مرغ های رنگين ، گلاب ، سكه ، طلا ، ماهي قرمز در آب ، آينه ، شمع و هر يك از اين موارد سمبل و نماد تولد ديگر باره بهاران است . در اساطير ايراني در ارتباط با نوروز ، جوانه ي گندم و عناب ، نشانه و سمبل زايش ديگر باره بهاران است و سبزی ، سكه ، و سركه سمبل و نماد افكار نيك ، كردار نيك ، خدا پرستي ، نيك بختي ، جاودانگي و داد و دهش است كه به باور زرتشتيان ، زرتشت پيامبر، آنها را از جمله صفات اهورا مزدا دانسته است .
در اصل سفره هفت شين بوده ( شهد، شکر، شيريني، شراب، شببو، شالين، شبدر ) اما در قرن 3 بدليل اينکه شراب ممنوع بوده به سفره هفت سين تقير کرده!!
|
hta
مدیر
|