| پیام |
نویسنده |
Quoting: sexnasa2008 در مورد اینجا رو نمی دونم نظر صاحبخانه اینجا شرطه(هر چند که فکر می کنم هادی هم دوست داره و خوشحال میشه مطالب شما رو بخونه ) ولی در برگی از یک دفتر اگر دوست داشتی بزار خوشحال میشم
باشه دوست عزیز
می خوای خشم یه مخلوق رو نسبت به خالقش ببینی و بخندی
ولی وقتی من عصبانی می شم از سر غرور نیست
از روی ضعف و ناتوانیمه
وقتی این همه ظلم رو می بینم و نمی تونم کاری بکنم واقعا خشمگین می شم
الان دو سالی هست که وجود منو خشم گرفته نمی تونم از دستش رها بشم
|
minajan
اعضا
|
|
|
Quoting: minajan می خوای خشم یه مخلوق رو نسبت به خالقش ببینی و بخندی
اگر واقعا اینجوری فکر میکنی نمیخواد بزاری فقط اینو بدون همه ما از خالقمون خیلی اوقات شکایت داریم پس جایی برا خنده نیست و اصولا خنده نداره با زهم میگم اون مطالب احساسات شما بود و پاک و فرقی نمی کنه از روی خشم بود یا........
در هر صورت هر طور راحتید نمی خوام باعث ناراحتیتون بشم
|
sexnasa2008
اعضا
|
امید و ارزو دست در دست هم اومدن. امید گفت که می خوام دوستت باشم. گفتم باشه و لبخند زدم.. دست راستم رو دادم به امید و دست چپش رو گرفتم. ارزو هم گفت که منم می خوام دوستت باشم. گفتم باشه. اما دلم نیومد ارزو به این خوشگلی دست امید رو بگیره. برا همین خودم دستش رو گرفتم. با دست چپم دست راستش رو گرفتم... دستش نرم و لطیفه. فقط یه اشکال کوچولو هست. از اون موقع دیگه آرزو روی امید رو هم نمی بینه!!
|
mey_foroush
اعضا
|
Heeeeeeeeeeeeeeeeeeello, sholoogh is here
من همین الان یک تاکسی گرفتم و سریع از اون تاپیک "چی دوست داری بهش بگی" خودم رو رسوندم اینجا.
خب میگی چی شده
|
sholoogh
اعضا
|
sholoogh
سلام شلوغ. خوش اومدی..
واقعیتش چیز خاصی نشده..
خب قضیه تا حدودی روشنه. تا حدودی هم تاریکه البته.. قسمت روشنش که خب روشنه. قسمت تاریکش رو خودم هم نمی بینم!
همیشه پای یه دختری وسط هست. البته اونجا پرسیده بودی که با کسی به هم زدی؟؟ باید بگم که نه! در واقع شروع نکردم باهاش که بهم بزنم.... حقیقتش دیگه هم بهش فکر نمی کنم. اگه می بینی که بازم بعضی وقتا متون عاشقانه و شعرای عشقولانه می نویسم دلیلش برمیگرده به اینکه کلا اینجور چیزا در ذاتم هست و باهاشون حال می کنم. عاشق بی معشوقم در واقع! یا عاشق دارای کلی معشوقم! در واقع فرقی ندارن.
خب.. من از یکی خوشم میومد... خیلی وقت بود. بیشتر از 2 سال! در تمام این مدت نرفته بودم جلو و این بود که من رو اذیت می کرد. بیشتر از علاقه ام به اون این اذیتم می کرد که چرا جلو نرفتم... در برهه ای از زمان با یکی دیگه فکر کنم دوست بود و این هم بیشتر اذیتم می کرد. غرور و تعصب!!
در هر صورت رفتم و باهاش صحبت کردم. جوابی رو داد که هر دختر غیر ....... دفعه اول میده!
اگه می خواستم بازم می تونستم برم و باهاش صحبت کنم و در واقع اگه می خواستم می تونستم باهاش کنار بیام. اما بعد از بالا پایین کردن شرایط تصمیم گرفتم که دیگه جلو نرم.. الان تقریبا بی خیالش شدم. قضیه به همین سادگی بود.
راستش از شما چه پنهون بچه های اطرافم هم در این تصمیمم موثر بودن. راستش دلم نمی خواد مثل همه باشم. چون واقعا سخته که قبول کنی همه مردم عاقلن!!
خوشبختانه عشق هم یک مفهومی هست که هیچ کی نمی فهمه یعنی چی! در واقع شاید اصلا نشه عشق رو برای این مورد بکار برد... من اسم اینا رو می ذارم احساسات جوانی!! (حداقل در مورد من )
نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه..
|
mey_foroush
اعضا
|
|
|
Quoting: mey_foroush نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه..
خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتی و نوشتی
ولی اگه امکانش هست اینجا رو مفصل بگو تا سفر رو شروع کنیم، حالا یا private یا in public، راستی میای سفر :
Quoting: mey_foroush در هر صورت رفتم و باهاش صحبت کردم. جوابی رو داد که هر دختر غیر ....... دفعه اول میده!
اگه می خواستم بازم می تونستم برم و باهاش صحبت کنم و در واقع اگه می خواستم می تونستم باهاش کنار بیام. اما بعد از بالا پایین کردن شرایط تصمیم گرفتم که دیگه جلو نرم.. الان تقریبا بی خیالش شدم. قضیه به همین سادگی بود.
راستش از شما چه پنهون بچه های اطرافم هم در این تصمیمم موثر بودن. راستش دلم نمی خواد مثل همه باشم. چون واقعا سخته که قبول کنی همه مردم عاقلن!!
دوستارت
-شلوغ
|
sholoogh
اعضا
|
راستی، اون عکسی که گذاشته بودم یه ایرادی داره، سعی کن پیداش کنی
|
sholoogh
اعضا
|
sholoogh
Quoting: sholoogh خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتی و نوشتی
خواهش می کنم..
Quoting: sholoogh ولی اگه امکانش هست اینجا رو مفصل بگو تا سفر رو شروع کنیم، حالا یا private یا in public، راستی میای سفر
واقعتش شلوغ جان این قضیه به طور کامل برای من حل شده و احتمال تغییر عقیده دادنم برابر با صفر مطلق و نه حتی صفر حدی هست! انتخابم رو به هیچ وجه عوض نمی کنم.. البته نمی گم که احیانا قصد چنین کاری رو داری... اما بحث بیشتر روی این موضوع عملا نتیجه ای در بر نداره. توضیح بیشتر هم نمی دونم چی بگم.. باور کن قضیه همون بود. به همون سادگی! و اگه کس دیگه ای به جای من بود این قضیه خیلی زودتر تموم می شد. بازم اگه توضیح خاصی مد نظرت هست در مورد مقطع خاصی بگو تا برات بیشتر توضیح بدم.
Quoting: sholoogh حالا یا private یا in public،
برای من زیاد فرقی نداره.. اما اگه نکته ای رو می خوای بهم بگی که فکر می کنی private بهتره، مي تونم ادرس اي ميلم رو بهت بدم.. خوشحال مي شم.
Quoting: sholoogh راستی میای سفر
چرا كه نه! اما هم سفراي من زود خسته مي شن. كفش آهني داري؟؟
ارادت..
Quoting: sholoogh راستی، اون عکسی که گذاشته بودم یه ایرادی داره، سعی کن پیداش کنی
والا من اصولا اي كيوم بالا نيست! اما اگه بخواي يه چيزي رو بگم بايد بگم كه..
عكسه حرف o كاملا با حرف a خانومه فرق مي كنه و نشانه هاي فتوشاپ هم در اين تصوير ديده ميشه! گوشه پايين حرف v هم در شخص و آينه باهم فرق مي كنه. اصلا راستش رو بخواي نگاه كه مي كنم به نظرم تصوير درست نمياد! چون دختر نسبت به اينه اونقدر زاويه نداره كه كل بازوي چپش بتونه در آينه ديده بشه.!! قاطي كردم!! اصلا حالا كه اين طور شد آينه اي اصلا وجود نداره! اصلا دختري هم وجود نداره!
|
mey_foroush
اعضا
|
یک صفحه کاغذ سفید
یک قلم سیاه
میخواهم طرحی بزنم از روی یار
با قلم سیاه
چشم چشم
قرنیه سیاه
کمان سیاه مژه سیاه
گیسوان سیاه ریخته در دستان من
شانه ای باید کرد ان را با سر انگشتانم
می کشم ان را بر روی کاغذ
.
.
.
.
تمام شد صفحه اینک کاغذ پاره ای بیش نیست
و من بازهم نتوانستم ............................................
سامان
|
sexnasa2008
اعضا
|
|
|
Quoting: mey_foroush برای من زیاد فرقی نداره.. اما اگه نکته ای رو می خوای بهم بگی که فکر می کنی private بهتره، مي تونم ادرس اي ميلم رو بهت بدم.. خوشحال مي شم.
اگه آدرس yahoo داشته باشی، من تو messenger یه چیزی برات میفرستم، به عبارتی ترجیح میدم اینجا نگم
|
sholoogh
اعضا
|