"/>
صفحه اصلی | صفحه اصلی انجمن | عکس سکسی ایرانی | داستانهاي سکسي
فیلم سکسي | سکسولوژي | خنده بازار | داستانهاي سکسي(English)
:سايت های سکسی جديد و ديدنی ، موزيک ، چت ، دانلود ، فيلم ، دوست يابی
 | انجمن ها | پاسخ | وضعیت | ثبت نام | جستجو | راهنما | قوانین | آخرین ارسالها |
انجمن آویزون / فرهنگ و ادبیات / ظريفه ها،.... نه ضعيفه ها
<< . 1 . 2 . 3 . 4 . 5 . 6 . 7 .
پیام نویسنده
10 Feb 2007 20:39 - #


Quoting: lili20

پاورقي : پدر، هيچ کدوم از جريانات بالا واقعي نيست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط مي خواستم بهت يادآوري کنم که در دنيا چيزهاي بدتري هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روي ميزمه. دوسِت دارم! هروقت براي اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن.


خیلی باحال بود
فکرنمی کنم دیگه بچه هه سالم به خونه برگرده.
احتمالاًباباش دارش می زنه.


alixxx2005
اعضا
16 Jun 2007 18:57 - #


عاشقانه ‌ترين آواز كلاغ
كلاغ لكه ننگي بود بر دامن آسمان، وصله‌اي ناجور بر لباس هستي. صداي ناهموار و ناموزونش خراشي بود بر صورت احساس. با صدايش نه گلي مي‌شكفت و نه لبخندي بر لبي مي‌نشست. صدايش اعتراضي بود كه در گوش زمين مي‌پيچيد.
كلاغ خودش را دوست نداشت و بودنش را. كلاغ از كائنات گله داشت. كلاغ فكر مي‌كرد در دايره قسمت، نازيبايي‌ها فقط سهم اوست و نظام احسن، عبارتي است كه هرگز او را شامل نمي‌شود.
كلاغ غمگينانه گفت: كاش خداوند اين لكه سياه را از هستي مي‌زدود و بال‌هايش را مي‌بست تا ديگر آواز نخواند.
خدا گفت: صدايت ترنمي است كه هر گوشي آن ‌را بلد نيست. فرشته‌ها با صداي تو به وجد مي‌آيند. سياه كوچكم، بخوان. فرشته‌ها منتظرند؛ و كلاغ هيچ نگفت.
خدا گفت: بخوان، براي من بخوان. اين منم كه دوستت دارم، سياهيت را و خواندنت را. كلاغ خواند، اين بار عاشقانه‌ترين آوازش را خدا گوش داد و لذت برد و جهان زيبا شد.

sexnasa2008
اعضا
<< . 1 . 2 . 3 . 4 . 5 . 6 . 7 .
جواب شما
         

» نام  » رمز عبور 
برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

Powered by MiniBB