"/>
صفحه اصلی | صفحه اصلی انجمن | عکس سکسی ایرانی | داستانهاي سکسي
فیلم سکسي | سکسولوژي | خنده بازار | داستانهاي سکسي(English)
:سايت های سکسی جديد و ديدنی ، موزيک ، چت ، دانلود ، فيلم ، دوست يابی
 | انجمن ها | پاسخ | وضعیت | ثبت نام | جستجو | راهنما | قوانین | آخرین ارسالها |
انجمن آویزون / فرهنگ و ادبیات / شیوانا
<< . 1 . 2 . 3 . 4 . 5 . 6 . 7 . 8 . 9 . >>
پیام نویسنده
8 Jun 2007 23:50 - #


Quoting: "minajan"
و بقيه كافي بود چشمان خود را باز

مي كردند و مي ديدندكه خانه خدا تمام عالم است ونه معبد



Quoting: "minajan"
این از اسراره

Quoting: "nightmarish "
احتمالا مخزن السراره



منتظر داستان بعدیم

pilapila
اعضا
9 Jun 2007 00:22 - #


قرباني عزيزترين پاره وجود

روزي پسر بچه اي نزد شيوانا عارف بزرگ آمد و گفت:" مادرم قصددارد براي راضي ساختن خداي

معبد و به خاطر محبتي که به کاهن معبد دارد. خواهر کوچکم را قرباني کند. لطفا خواهر بيگناهم

را نجات دهيد."

شيوانا سراسيمه به سراغ زن رفت و با حيرت ديد که زن دست و پاي دختر خردسالش را بسته و

در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعيت زيادي زن بخت برگشته را دوره کرده

بودندو کاهن معبد نيز با غرور و خونسردي روي سنگ بزرگي کنار در معبد نشسته و شاهد

ماجرا بود. شيوانا به سراغ زن رفت و ديد که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندين بار او را

در آغوش مي گيرد و مي بوسد. اما در عين حال مي خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد

او را ببخشد و برکت و فراواني را به زندگي او ارزاني دارد. شيوانا از زن پرسيد که چرا دخترش را

قرباني مي کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که بايد عزيزترين پاره وجود خود را قرباني

کند تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگي اش برکت جاودانه ارزاني دارد.

شيوانا تبسمي کرد و گفت:" اما اين دختر که عزيزترين بخش وجود تو نيست. چون تصميم به

هلاکش گرفته اي. عزيزترين بخش زندگي تو همين کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصميم

گرفته اي دختر نازنين ات را بکشي. بت اعظم که احمق نيست. او به تو گفته است که بايد

عزيزترين بخش زندگي ات را از بين ببري و اگر تو اشتباهي به جاي کاهن دخترت را قرباني کني .

هيچ اتفاقي نمي افتد و شايد به خاطر سرپيچي از دستور بت اعظم بلا و بدبختي هم گريبانت را

بگيرد!"

زن لختي مکث کرد. دست و پاي دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالي که چاقو را

محکم در دست گرفته بود به سمت پله سنگي معبد دويد.اما هيچ اثري از کاهن معبد نبود. مي

گويند از آن روز به بعد ديگر کسي کاهن معبد را در آن اطراف نديد.

minajan
اعضا
9 Jun 2007 00:59 - #


Quoting: minajan
مي

گويند از آن روز به بعد ديگر کسي کاهن معبد را در آن اطراف نديد.

خیلی جالب بود .

nightmarish
اعضا
9 Jun 2007 08:35 - #


nightmarish



می دونی دوست عزیز

گاهی وقتها ما تو شناخت هامون اشتباه می کنیم

به اشتباه فکر میکنیم عاشق هستیم در حالی که عادت کردیم

به خاطر کس دیگری کسی رو دوست داریم ولی متوجه نیستیم


خیلی خوبه که بیشتر دقت کنیم

minajan
اعضا
9 Jun 2007 22:17 - # | ویرایش بوسیله: nightmarish


Quoting: minajan
به اشتباه فکر میکنیم عاشق هستیم در حالی که عادت کردیم

دقیقا .
منم حرفم همینه میگم بحث دوست داستن ، عشق ، عادت و وابستگی از هم جداست . هرچند که خیلی شبیه باشه به هم دیگه در ظاهر .
موید باشی.

nightmarish
اعضا
12 Jun 2007 02:02 - #


minajan
ممه نون

bivezan_mikham
اعضا
12 Jun 2007 11:55 - #


[b]ترك وارونه!



روزي زني نزد شيوانا آمد و به او گفت كه شوهرش با وجودي كه دو فرزند دارد اما از او سير شده

است و به جستجوي همسري ديگر برآمده است. زن گفت هر چه هنر دارد به خرج مي دهد و

هر چه مكر و كرشمه بلد است را عرضه مي كند اما شوهرش مصرانه طالب همسر جديدي

است. زن از شيوانا كمك مي خواست تا راهي به او نشان دهد تا شوهرش به او بازگردد.

شيوانا گفت :” از امشب به گونه اي با او برخورد كن كه انگار مرد جديدي است. فرض كن شوهرت

عوض شده است و كسي ديگر شده است. رفتارت را بدون اينكه توهين آميز شود با او تغيير ده و

خواسته هايت را به گونه اي جديد به او ابراز كن. در يك كلام همسري متفاوت از آنچه هستي

براي شوهرت شو!“

زن شگفت زده از اين پند شيوانا او را ترك كرد و رفت. چند هفته بعد شوهر آن زن نزد شيوانا آمد و

گفت:” همسرش با وجودي كه دو فرزند از او دارد اما متفاوت شده است و ظاهرا قصد بر هم زدن

كانون خانواده را دارد. مرد گفت هر چه خودم را تغيير داده ام اما او هنوز متفاوت از گذشته عمل

مي كند. از اين تفاوت بسيار خوشنودم اما مي ترسم او مرا رها كند . شوهر از شيوانا كمك

خواست تا راهي به او نشان دهد كه همسرش او را ترك نكند!“


شيوانا گفت:” از امشب تغييرات همسرت را بپذير و با اين تغييرات به عنوان يك اتفاق پذيرفتني

برخورد كن. تصوير همسر قبلي ات را از ذهن پاك كن و سعي كن همسر جديدت را آنگونه كه

هست ببيني و بپذيري. اگر چنين كني قول مي دهم همسرت تو را ترك نخواهد كرد!“[/b]

minajan
اعضا
12 Jun 2007 12:21 - #


Quoting: minajan
شيوانا گفت :” از امشب به گونه اي با او برخورد كن كه انگار مرد جديدي است. فرض كن شوهرت

عوض شده است و كسي ديگر شده است. رفتارت را بدون اينكه توهين آميز شود با او تغيير ده و

خواسته هايت را به گونه اي جديد به او ابراز كن. در يك كلام همسري متفاوت از آنچه هستي

براي شوهرت شو!“

آدرس شیوانا اگر دارید بدید بیاد خونه ما شام با هم باشیم...شاید دری به تخته خورد.

dariushagha
مدیر
12 Jun 2007 12:24 - #


Quoting: dariushagha
آدرس شیوانا اگر دارید بدید بیاد خونه ما شام با هم باشیم...شاید دری به تخته خورد.



شیوانا خانوم نبود ها

یه آقای خوب بوده

minajan
اعضا
12 Jun 2007 16:37 - #


Quoting: dariushagha
آدرس شیوانا اگر دارید بدید بیاد خونه ما شام با هم باشیم...شاید دری به تخته خورد

داریوش جان شما آدرست رو بده کلی شیوانا میان در خونتون .

Quoting: minajan
تغييرات همسرت را بپذير و با اين تغييرات به عنوان يك اتفاق پذيرفتني

برخورد كن.

خیلی پند های قشنگی مینویسی . ممنون

nightmarish
اعضا
<< . 1 . 2 . 3 . 4 . 5 . 6 . 7 . 8 . 9 . >>
جواب شما
         

» نام  » رمز عبور 
برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

Powered by MiniBB