"/>
صفحه اصلی | صفحه اصلی انجمن | عکس سکسی ایرانی | داستانهاي سکسي
فیلم سکسي | سکسولوژي | خنده بازار | داستانهاي سکسي(English)
:سايت های سکسی جديد و ديدنی ، موزيک ، چت ، دانلود ، فيلم ، دوست يابی
 | انجمن ها | پاسخ | وضعیت | ثبت نام | جستجو | راهنما | قوانین | آخرین ارسالها |
انجمن آویزون / فرهنگ و ادبیات / هركس زيبا ترين شعري كه در نظرش هست اينجا بنويسه
<< . 1 . 2 . 3 . 4 . 5 . 6 . 7 . >>
پیام نویسنده
22 Jul 2006 23:37 - #


شعر قبلی هم میشه از راست به چپ خوند هم از بالا به پایین.
شعر پایین میشه بر عکس خوند:

شو همره بلبل به لب هر مهوش
شکر به ترازوی وزارت برکش

nuclearenergy
اعضا
22 Jul 2006 23:40 - #


nuclearenergy
خيلي باحال بود
يه جورايي شبيه اين شاهكار فردوسيه:

به روز نبرد آن يل ارجمند
به تيغ و به خنجر به گرز و كمند
بريد و دريد و شكست و ببست
يلان را سر و سينه و پاي و دست

admin
مدیر
22 Jul 2006 23:44 - #


Quoting: nuclearenergy
شعر قبلی هم میشه از راست به چپ خوند هم از بالا به پایین.
شعر پایین میشه بر عکس خوند:

شو همره بلبل به لب هر مهوش
شکر به ترازوی وزارت برکش

nuclearenergy
اعضا


ما كه گفتيم
بابام جان

ravi_gham
مدیر
22 Jul 2006 23:49 - #


ravi_gham
مدیر
چرا داری خود کشی میکنی؟

sharmandeh
اعضا
23 Jul 2006 00:28 - #


Quoting: ravi_gham
ما كه گفتي


بله عزيز درست هم گفتي. من همزمان با تو تایپ میکردم

nuclearenergy
اعضا
23 Jul 2006 07:43 - # | ویرایش بوسیله: niceguy


عجب صبري خدا دارد

اگر من جاي او بودم......همان يك لحظه اول.....كه اول ظلم را مي‌ديدم از مخلوق بي‌وجدان ،

جهان را با همه زيبايي و زشتي.....به روي يكدگر ، ويرانه مي‌كردم......عجب صبري خدا دارد

اگر من جاي او بودم.....كه در همسايه صدها گرسنه ،....چند بزمي گرم عيش و نوش مي‌ديدم ،

نخستين نعره مستانه را خاموش آندم ،.....بر لب پيمانه مي‌كردم.......عجب صبري خدا دارد

اگر من جای او بودم....كه مي‌ديدم يكي عريان و لرزان........ديگري پوشيده از صد جامه رنگين

زمين و آسمان را...................واژگون مستانه مي‌كردم..............عجب صبري خدا دارد

اگر من جاي او بودم......نه طاعت مي‌پذيرفتم........نه گوش از بهر استغفار اين بيدادگرها تيز كرده

پاره پاره در كف زاهد نمايان..........سجده صد نامه مي‌كردم............عجب صبري خدا دارد

اگر من جاي او بودم...............براي خاطر تنها يكي..............مجنون صحراگرد بي‌سامان

هزاران ليلي نازآفرين را كو به كو.........آواره و ديوانه مي‌كردم..........عجب صبري خدا دارد

اگر من جاي او بودم........به عرش كبريايی با همه صبر خدايي.......تا كه مي‌ديدم عزيز نابجايی

ناز بر يك ناروا گرديده ، خواری مي‌فروشد.....گردش اين چرخ را......وارونه بي‌صبرانه مي‌كردم

عجب صبري خدا دارد

اگر من جاي او بودم......كه مي‌ديدم مشوش عارف و عامی......ز برق فتنه اين علم عالم‌سوز مردم‌كش

به جز انديشه عشق و وفا معدوم هر فكری......در اين دنيای پرافسانه مي‌كردم

عجب صبري خدا دارد

چرا من جاي او باشم ؟!.....همين بهتر كه او خود جاي خود بنشسته و

تاب تماشاي زشتكاريهاي اين مخلوق را دارد........وگرنه من به جاي او چو بودم

يك نفس كی عادلانه سازشی.......با جاهل و فرزانه مي‌كردم

عجب صبري خدا دارد عجب صبري خدا دارد



شعر از رهي كرمانشاهي

This Has been posted on Avizoon Before and Just Love it....

niceguy
مدیر
23 Jul 2006 07:48 - #


من الان اين تك بيت از شهريار رو يادمه كه خاطره هم باهاش دارم يكي از دوستيهام رو با اين بيت تمام كردم:

ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما كردي............تو بمان با دگران واي به حال دگران.....

Mandegar
اعضا
23 Jul 2006 10:39 - #


گر غرض هست ز آزردن من مردن من...................مُردم آزار مكش از پي آزردن من

lili20
مدیر
23 Jul 2006 12:41 - #


آن عشق كه در پرده بماند به چه ارزد ... عشق است و همين لذت ديدار و دگر هيچ

amin123
اعضا
23 Jul 2006 12:54 - #


من از نهايت شب حرف ميزنم
من از نهايت تاريکی
من از نهايت شب حرف ميزنم


اگر به خانهء من آمدی برای من ای مهربان چراغ بياور
و يک دريچه که از آن
به ازدحام کوچهء خوشبخت بنگرم


MEGADEATH
اعضا
<< . 1 . 2 . 3 . 4 . 5 . 6 . 7 . >>
جواب شما
         

» نام  » رمز عبور 
برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

Powered by MiniBB