"/>
صفحه اصلی | صفحه اصلی انجمن | عکس سکسی ایرانی | داستانهاي سکسي
فیلم سکسي | سکسولوژي | خنده بازار | داستانهاي سکسي(English)
:سايت های سکسی جديد و ديدنی ، موزيک ، چت ، دانلود ، فيلم ، دوست يابی
 | انجمن ها | پاسخ | وضعیت | ثبت نام | جستجو | راهنما | قوانین | آخرین ارسالها |
انجمن آویزون / خاطرات سکسی / خاطرات يك مرد 45 ساله
<< 1 ... 9 . 10 . 11 . 12 . 13 . 14 . 15 . 16 . 17 . 18 . 19 ... 20 . >>
پیام نویسنده
6 Jun 2007 12:18 - # | ویرایش بوسیله: BigCraw


آقا خداي نكرده تو مراسم ارتحال زير دست و پاي جمعيت بلايي سرت نيومده باشه

BigCraw
اعضا
6 Jun 2007 13:35 - #


خرچنگ عزيز ممنون كه نگران من هستي من دوروز را در مسافرت بودم . الان هم دارم يك قسمت ديگر را تايپ ميكنم . در ضمن دراين تايپيك قرار نيست كسي به كسي توهين بكند . از دوستان خواهش ميكنم با نهايت متانت ادب و خويشتن داري را رعايت كنند . دوستان عزيزي كه با ايميل اظهار لطف كرده اند جواب همگي را ارسال كرده ام . ايام به كام

marde45sale
اعضا
6 Jun 2007 13:40 - #


با هيجان از مراد پرسيدم خب بعدش چي شد؟مراد گفت آقا دردسرتون ندم من فكر كردم دزدي چيزي اومده زده خانوم رو ناكار كرده حالا هم خانوم داره با ناله جواب ميده . بدو بدو خودمو رسوندم بالا ديدم اتاقي كه تخت و اينا توش بود درش بازه خودمو با دسته بيل نصفه هه انداختم تو اتاق كه چشمت روز بد نبينه علي آقا .با كنجكاوي پرسيدم خب خب چي شده بود؟مراد گفت چي ميخواستي بشه آقا جان ديدم خانم روي اون تخت گندهه ولو شده يه بطري نجسي هم رو يه ميز كوچولو كنار تخت كنارشه يه ليوان هم نجسي تو دستشه . يعني از بوش كه پيچيده بود تو اتاق و حال خرابي كه خانوم داشت فهميديم خيلي خورده مست مسته حالي براش نمونده بود . با خودم گفتم حالا اينو چيكار كنم . با چشاي خمار و حال خراب بهم گفت كجايي پدر سوخته يه ساعته زنگو فشار دادم . گفتم خانوم جان ته باغ تا اينجا خيلي راهه تا لباس بپوشم و بيام يخورده طول كشيد . گفت باهاس همينجوري ميومدي لخت و پتي بعدشم غش غش خنديد . ديدم بد جايي گير كردم . زري كه نيست . جاب سرگرد هم كه نگهبانه من موندم اين زنه مست تو يه خونه درندشت. تازه حواسم به پرو پاچه خانوم افتاد . آقا يه لباس بلند حرير بود نميدونم چي بود پوشيده بود تازه بندشم باز شده بود و دو طرف دامن لباسه افتاده بود دو طرفش تموم هيكلش پيدا بود . آقا از بس سفيد بود رنگ شير برنج داشت . پدر سگ يك پستوناي درشت و سفتي داشت عينهو توپ مه همه اش از بالاي پستون بندش زده بود بيرون .يه تنبون زنونه شهري هم كه بهش شورت ميگفت بعدنا پوشيده بود يه وجب بود . پاهاشم رو پاهاش انداخته بود روناي خيلي خوشكلي داشت . تو بگي يه خاله مو داشت نداشت . ديد دارم نگاهش ميكنم گفت چيه داري با چشات منو ميخوري فكر ميكني مستم حاليم نيست آره ارواي بابات من صد تاي تو به هوشم .دو باره غش غش خنديد. آقا اين خنديدناش بدجوري داشت حال منو خراب ميكرد . شومام بودين تو يه خونه بزرگ با يه زن خوشگل نيمه مست لخت و عور تنها بودين حالتون خراب ميشد . خلاصه تا اينوگفت مام از ترس سرمو انداختيم پايين . گفت وا چه خجالتي .بيار بالا سرتو خجالت نكش . من كه ميديدم تو وقتي مايور پوشيده بودم داشتي منو ميخوردي پدر سوخته . هر چقدر دلت ميخواد منو نيگا كن من ناراحت نميشم . ما سرمونو بالا آورديم ايندفعه دل سير تماشاش كرديم .با خودم گفتم والا اگه ما مايورشو ديده باشيم. اين حالش خرابه هذيون ميگه. اين پدر سگ منصور آبادي چه دنبه لذيذي زير دندوناش ميگرفت حرومش بشه الهي . آقا كم كم ديديم داره وضعمون خراب ميشه دوباره سرمو انداختم پايين بلكم باد اين پدر سگ بخوابه آبرومونو نبره . بهم گفت راستي دستوري كه بهت دادم اجرا كردي؟ گفتم خدايا يعني اين چه دستوري داده بود كه باهاس اجرا ميكردم . گفتم كدوم دستو خانوم جان ؟ گفت نظافت شخصي ديگه . تيغو ژيلتو از اين حرفا ديگه ؟ دوباره خنديد . يه دفعه يادم اومد سرمو انداختم پايين و يواش گفتم البت خانوم جان . گفت خب ببينم چيكار كردي .گفتم خانوم جان به خدا هرچي گفتي انجام داديم مارو معاف كنيد. چشاش براق شد صداش برگشت و داد زد پدر سگ بازم كه داري چاچول بازي درمياري بكن بهت ميگم . ديدم چاره ندارم رضا شدم . خلاصه آقا جان دردسرت ندم تو يه چشم به هم زدن كون پتي واستاديم جلوش . بي ادبيه . اين لامصبم يه خورده باد داشت نيم خيز شده بود . هواي خنك هم كه بهش خورد حسابي شق شد . شنيدي آقا ميگن گر باد وزد به كير و خايم ........گربه و پلنگ هم بگايم ؟ مام همونجوري شده بوديم .ديديم آقا زل زده به لاي پاي ما جم نميخوره . گفت بيا جلو بينم اين چيه كه وسط پاهاته اين ماله آدمه يا ماله اسبه؟آقا مام با ترس و لرز رفتيم جلوتر كنار تخت واستاديم . ليوانو گذاشت رو ميز و دستاشو آورد جلو دست كشيد به زير شكمم . انصافا حسابي پاكتراشش كرده بودم با ناست . خودمم كيف ميكردن نيگاش ميكردم .آقا با دستاي لطيفش كه مثه پنبه بود هي اين معامله مارو زير رو كرد نميدونم دنبال چيچي ميگشت تو سر و ته معامله مون . مام گفتيم بابا اين مسته حاليش نيست ديگه . آقا هي خودشو كشوند جلوتر هي اومد جلوتر معامله مونو كه ديگه سيخ شده بود جلو صورتش گرفت يه جورايي نيگاش ميكرد.آقا يه دفعه ديدم معامله مونو برد طرف دهنش فكر كردم ميخواد گازش بزنه ترسيدم خودمو يه خورده عقب تر كشيدم . پدر سگ انگار من الاغشم گفت هشششش. بيا جلو رم نكن . آقا مام رفتيم يه خورده جلوتر يواشكي دهنشو باز كرد سر معامله مونو انگاري كه داره كشك گوسفندي ليس ميزنه با زبونش ليس زد . آقا تو دلم يه جوري شد آقا نميدونم اين زناي شهري چشونه كه همش ميخوان معامله آدمو بگيرن تو دهنشون و ميك بزنن. من نيگا ميكردم ببينم آخرش چيكار ميكنه .علي آقا باورنميكني چنان سر كيرمو ليس ميزد انگاري كه داره پستون مادرشو ميخوره . من ديگه داشتم ديوونه ميشدم آقا . يه هو كيرمو كرد تو دهنش يعني ميخواست همه شو بكنه اما خب دهنش جا نميشد . ديدم بابا بد جوري اين حالش خرابه با چنون قدرتي نصب كيرمو كه تو دهنش بود ميك ميزد گفتم الانه جفت تخمام از تو سوراخ شاشدونم ميپره بيرون . كيرم آقا خورد به حلقش يه ديدم عقش گرفت . آقا روم به ديوار داشت غصيون ميزد . نه كه اون نجسي هم رو زياد خورده بود . آقا باهزار بدبختي بلندش كردم بردمش دم اون مستراح بلنده . كله شو كرد اون تو آقا خير سرش هر چي خورده بود بالا آورد . من خودم حال غصيون بهم دست داده بود . بوي ترشك و عرق سگي پيچيده بود تو مسترابه . حسابي كه روده هاش خالي شد نميدونم چيكار كرد يه دفعه اون مسترابه سر و صدا كرد فييش و وييش آب از همون تو اومد همه رو برد . رنگ به رخسارش نمونده بود . من يكي زرد كردم تنبونمو . حالا همونجور كون پتي نگهش داشتم . اون لباس خوشگل حريرش ريدمون شده بود با استفراغ. با بيحالي گفتش منو ببر حموم . آقا كشون كشون بردمش دم حموم. خودش اون لباسه رو كه كثيف شده بود در آورد. آقا هرچي بگم كم گفتم يك تن و بدني داشت پدر سگ مثله بلور . از سفيدي برق ميزد . تو بگي يه ذره چربي مربي داشت نه والاه.رفت زير دوش آب با همون پستون بند و شورتش به قول خودش .آقا آب سردو باز كرد رفت نصبه شبي زير آب سرد . حالش جا اومده بود يه خورده . انگار نه انگار كه من اونجام قفل پستون بندشو باز كرد و پستون بندشو در آورد . آقا دوتا پستون عينهو سنگ داشت بي پدر نوكش رو به بالا . گرد و تپلي . بعدشم آقا خم شد همون تنكه رو هم از پاهاش در آورد . من ديگه داشتم ميتركيديم .آقا يك زير شكمي داشت عينهو آيينه . دو تا لنبرش هم گرد و تپلي .آب هم شر و شر ميريخت رو اون تن نازش . آقا بي ادبيه كيرمون كه خوابيده بود باز ديدم داره پا ميشه بي پدر . منو كه نيگا كرد گفت بيا زير آب چرا عين برق گرفته ها اون يه گوشه واستادي . يواش يواش رفتم جلو ديدم نه مثه اينكه حالش بهتره . همينكه رسيدم دوباره بند كرد به كير ما . بازم تو دستاش گرفتش . هي ميمالدش خوشش اومده بود . بهم گفت. . [email protected]

marde45sale
اعضا
6 Jun 2007 19:06 - #


بابا اینقدر ناز نکن دیگه قربونت برم, داستانو بزارو خیاله همرو راحت کن.
مردیم بابا, بکن دیگه این زن سرگردو اخه

aidinnnnn
اعضا
6 Jun 2007 21:18 - #


شما جوانها كمي صبر و طاقت نداريد . فورا ميخواهيد بقول ظريفي فرت فرت كارتان را تمام كنيد و برويد پي كارتان .هرچيزي با صبر و انتظار زيباتر است . در عشق نبايد عجله كرد . تب تند زود فروكش ميكند و باران بهاري زود مي ايستد.هرچقدر دوران عشق ورزي طولاني تر باشد لذت بخش تر است .اينهمه اسپري و كوفت زهر مار براي طولاني تر كردن است نه كوتاهتر كردن .آهسته رو پيوسته رو [email protected]

marde45sale
اعضا
7 Jun 2007 13:24 - #


سلام
مرد45ساله عزيز ادامه بده داستان باحالي داري
فقط زودتر

CountYounes
اعضا
7 Jun 2007 13:28 - #


از مرد 45 ساله عزیز به خاطر این نوشته آخرش و نصیحتی که کرده است ممنونم. بسیار بجا بود . آری هرچه دوره عشق ورزی طولانی تر باشد لذت هم بیشتر خواهد بود .
با کمال احترام برای شما و قلم جذابتان . گلی

golili
اعضا
8 Jun 2007 09:11 - #


سلام دوست عزیز.قلم توانایی دارید. کارتون عالیه.زودتر ادامه بدید که همه منتظریم

ASAL_BanoOo
اعضا
8 Jun 2007 16:57 - #


salam ziyad bahal neminevisy khaly bandy ziyad dary vali vase sare kar gozashtane in bache ha khoobe ke sare kar bashan

ariyana2del
اعضا
8 Jun 2007 17:56 - #


فرمایش شما درست ولی انتظار بیش از حد هم باعث سرخوردگی و بی تفاوتی میشه

oonkareh
اعضا
<< 1 ... 9 . 10 . 11 . 12 . 13 . 14 . 15 . 16 . 17 . 18 . 19 ... 20 . >>
جواب شما
         

» نام  » رمز عبور 
برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

Powered by MiniBB