| پیام |
نویسنده |
این بخش برگرفته ای بود از یکی از وبلاگهای مربوط به دکتر علی شریعتی و خلاصه ای از کتاب «طرحي از يک زندگي» نوشته پوران شريعت رضوي
|
sexnasa2008
اعضا
|
|
|
مجموعه آثار:
- با مخاطبهای آشنا
- خود سازی انقلابی
- ابوذر
- ما و اقبال
- تحلیلی از مناسك حج
- شیعه
- نیایش
- تشیع علوی و تشیع صفوی
- تاریخ تمدن (جلد۱-۲)
- هبوط در كویر
- حسین وارث آدم
- چه باید كرد ؟
- زن
- مذهب، علیه مذهب
- جهانبینی و ایدئولوژی
- انسان
- انسان بی خود
- علی
- روش شناخت اسلام
- میعاد با ابراهیم
- اسلام شناسی
- ویژگیهای قرون جدید
- هنر
- گفتگوهای تنهایی
- نامهها
- آثار گوناگون (دو بخش)
- بازگشت به خویش، بازگشت به كدام خویش
- باز شناسی هویت ایرانی ـ اسلامی
- جهت گیریهای طبقاتی در اسلام
- درسهای حسینیه ارشاد (۳جلد)
|
sexnasa2008
اعضا
|
حج
اكنون هنگام در رسيده است،لحظه ي ديدار است.ذي حجه است،ماه حج،ماه حرمت،شمشيرها آرام گرفته اند و شيهه ي اسبان جنگي و نعره جنگجويان و قداره بندان در صحرا خاموش شده است.جنگيدن،كينه ورزي و ترس،زمين را،مهلت صلح،پرستش و امنيت داده اند،خلق با خدا وعده ي ديدار دارند،بايد در موسم رفت،به سراغ خدا نيز بايد با خلق رفت.
صداي ابراهيم را بر پشت زمين نمي شنوي؟(( و اذن في الناس بالحج!ياتوك رجالا و علي كل ضامر ياتين من كل فج عميق))
موسم است.هنگام در رسيده است.به ميعاد برو،به ميقات!اي بازخوانده ي خداوند لحظه ي ديدار است!موسم است،ميقات است.
اي لجن با خدا ديدار كن!
اي كه زندگي، جامعه، تاريخ، تو را ((گرگ)) كرده است يا ((روباه)) يا ((موش)) و يا ((ميش)).
موسم است،حج كن!به ميقات رو،با دوست انسان،آنكه تورا انسان آفريد وعده ي ديدار داري.
از قصرهاي قدرت،گنجينه هاي ثروت و معبدهاي ضرار و ذلت و از اين گله ي اغنامي كه چوپانش گرگ است،بگريز.نيت فرار كن.خانه ي خدا را،خانه ي مردم را، حج كن.
گزيده هايي از كتاب:تحليلي از مناسك حج
|
sexnasa2008
اعضا
|
حکومت مذهبی
حکومت مذهبی رژيمی است که در آن به جای رجال سياسی ، رجال مذهبی (روحانی) مقامات سياسی و دولتی را اشغال می کنند و به عبارت ديگر حکومت مذهبی يعنی حکومت روحانيون بر ملت. آثار طبيعی چنين حکومتی يکی استبداد است ، زيرا روحانی خود را جانشين خدا و مجری اوامر او در زمين می داند و در چنين صورتی مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند
يک زعيم روحانی خود را بخودی خود زعيم ميداند ، به اعتبار اينکه روحانی است و عالم دين ، نه
به اعتبار رأی و نظر و تصويب جمهور مردم ؛ بنابراين يک حاکم غير مسئول است و اين مادر
استبداد و ديکتاتوری فردی است و چون خود را سايه و نماينده خدا می داند
بر جان و مال و ناموس همه مسلط است و در هيچ گونه ستم و تجاوزی ترديد به خود راه نمی دهد بلکه رضای خدا را در آن می پندارد . گذشته از آن ، برای مخالف ، برای پيروان مذاهب ديگر ، حتی حق حيات نيز قائل نيست . آنها را مغضوب خدا ، گمراه ، نجس و دشمن راه دين و حق می شمارد و هرگونه ظلمی را نسبت به آنان عدل خدايی تلقی می کند
دکتر شریعتی - مجموعه آثار۲۲
|
sexnasa2008
اعضا
|
" و می دانم، ای خدا، می دانم که برای عشق، زیستن، و برای زیبایی و خیر، مطلق بودن، چگونه آدمی را به "مطلق" می برد، چگونه اخلاص، این وجود نسبی را، این موجود حقیری را که مجموعه ای از احتیاج ها است و ضعف ها و انتظارها، "مطلق" می کند!
در برابر بی شمار جاذبه ها و دعوت ها و ضررها و خطرها و ترس ها و وسوسه ها و توسل ها و تقرب ها و تکیه گاه ها و امیدها و توفیق ها و شکست ها و شادی ها و غم های همه حقیر که پیرامون وجود ما را احاطه کرده اند و دمادم ما را بر خود می لرزانند، و همچون انبوهی از گرگ ها و روباه ها و کرکس ها و کرم ها، بر مردار "بودن" ما ریخته اند، با یک "خودخواهی عظیم انقلابی"، - که معجزه "ذکر" است، زاده کشف "بندگی فرتنانه خویشتن خدایی انسان" است - ناگهان عصیان می کند، - عصیانی که با "انتخاب تسلیم مطلق به حقیقت مطلق" فرا می رسد و از عمق فطرت شعله می کشد - و سپس با تیغ "بودا وار" بی نیازی و بی پیوندی و تنهایی، "مجرد" می شود و آنگاه، از بودا فراتر می رود، و با دو تازیانه "نداشتن" و "نخواستن"، همه آن جانوران آدمخوار را از پیرامون "انسان بودن" خویش، می تاراند، و آنگاه، آزاد، سبکبار، غسل کرده و طاهر، پاک و پارسا، "خود" شده و "مجرد" و " "رستگار"، انسان شده و بی نیاز، به بلندترین قله رفیع معراج "تنهایی" می رسد و آنجا، همه "من" های دروغین و زشت را، - که گوری است بر جنازه شهید آن "من" راستین و زیبا و خوب، که همیشه در آن مدفون است و از چشم خویشتن نیز مجهول و از یاد خویشتن نیز فراموش - فرو می ریزد، با "ذکر"، با "جهاد بزرگ"، و با "مردن پیش از مرگ"، از درون به هجرت آغاز می کند، هجرت از "آنکه هست"، به سوی "آنکه باید باشد"، تا به اخلاص می رسد و "بودن آدمی"، به خلوص!
شریعتی، م. آ. ۸ (نیایش)، صفحات ۱۱۱ و ۱۱۲
|
sexnasa2008
اعضا
|
|
|
مي دانيم همه نژادها از نسل نوح اند- پس از طوفان- و طبق متن تورات نوح سه پسر داشت:حام يافث و سام.يهود از نسل سام است و سامي.
روزي نوح خفته بود و آلتش بيرون افتاده بود،حام و يافث هركدام كه ديدند از خيمه بيرون آمدند و به برادرشان چيزي نگفتند.تنها سام بود كه آلت پدر را ديد و گذاشت لاي سبيل؛آهسته و و با كمال احترام لنگي روي عورت پدر انداخت و آمد بيرون شتر ديدي نديدي .نوح كه بيدار شد حام و يافث را نفرين كرد كه الهي هميشه فرزندانتان زير دست و برده فرزندان سام باشند.(معلوم مي شود كه بابا خواب نبوده؛دستي انداخته بيرون تا وسيله اي به دست يهود دهد تا با اتكاء بر آن برتري و سيادت خود را در عالم بدست آورند!اتفاقا سيادتي هم كه در تاريخ،يهود بدست آورده است همه ناشي از همين اصل است و صهيونيسم كه عقيده اش و ايدا آلش برتري نژادي و سلطه جويي بر ملت هاي حام و يافث است، دليلش همين است
|
sexnasa2008
اعضا
|
sexnasa2008
مونده نباشي
|
s4mi
اعضا
|
24 Apr 2007 13:40 - # | ویرایش بوسیله: sexnasa2008
ممنونم که سر زدی ولی اگه نظر می دادی بهتر بود
هدف من از ایجاد این بخش اشنایی بیشتر با اندیشه دکتر علی شریعتی بود چون احساس می کنم شریعتی مثل خیلی از نخبگان ایران گرفتار تئوری معروف شده(نخبه کشی در ایران)بدون اینکه تفکر ایشان بررسی و تحلیل بشه
بهر حال ممنون
شاید مطالب این بخش در حد اطلاعات دوستان نیست از این بابت عذر می خوام و امیدوارم با همراهی و راهنمایی دوستان و با کمک همدیگر کمکی کنیم در اشاعه اندیشه ایشان شاید کسانی باشند که با فکر و اندیشه ی علی شریعتی اشنایی کمی داشته باشند هر چند که تمامی دوستانم در این سایت انسانهای وارسته و فرهیخته ای هستند منتظر انتقادات نظرات و پیشنهادهای شما دوستان عزیزم هستم
|
sexnasa2008
اعضا
|
نيايش
خدايا:
به روشن فكراني كه اقتصاد را ((اصل)) مي دانند بياموز كه:
اقتصاد ((هدف)) نيست،
و به مذهبي ها كه كمال را ((هدف)) مي دانند،بياموز كه:
اقتصاد هم ((اصل)) است.
نيايش صفحه ي 101
|
sexnasa2008
اعضا
|
|
|
*-*آنان كه رفتند كاري حسيني كردند و آنان كه ماندند بايد كاري زينبي كنند وگرنه يزيدي اند*-*
حسين وارث آدم ص 194
|
sexnasa2008
اعضا
|