| پیام |
نویسنده |
باتو هستم ای غریبه
اشنایم میشوی؟اشنای گریه های
بی ریایم میشوی؟
من تمام درد باران را خودم
فهمیده ام،مثل باران اشنای
بی صدایم میشوی؟
روزگار، این روزگار بی خدا
تا زنده است، ای غریبه اشنا،
اشنایی با خدایم میشوی؟
من که شاعر نیستم
شکل غزل را میکشم،
رنگ سبز دلنشین صفحه هایم
میشوی؟
ای غریبه
فقط سبزو با شکوه و دلخوشی،
همسرای خنده های باصفایم
میشوی؟
بوی غربت میدهد
این لحظه های بی کسی
با تو هستم ای غریبه
اشنایم میشوی؟
**************
آنكه دائم هوس سوختن ما ميكرد... كاش مي آمدوازدورتماشامي كرد
*********
هنوز به یادت موند من کی هستم؟
اره من همون
اشنای دیروز غریبه امروز فراموش شده فردا
_________________
فرق من و پروانه همین بود به عالم
پروانه پرش سوخت و من جگرم سوخت
هرنفس حق یار شما
|
sabor
اعضا
|
|
|
سر زلف تو كو؟ مشك ترم كو؟
لب نوشت شراب و شكرم كو؟
كجا شد ناز اندامت؟ كجا شد؟
دريغا شاخه نيلوفرم كو؟
|
amin123
اعضا
|
زین گذر گاه به کجا دل بندم
هر چی را مینگرم میگذرد
|
pussy_lover
اعضا
|
من ازمردم همین شهرم
همه ی آدماش روهم دوست دارم
چون تقریباًهیچ کدومشون رونمی شناسم
|
alixxx2005
اعضا
|